نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 275
و با اين مقايسه اين
معنا روشن مىگردد كه جمله(نُصِيبُ بِرَحْمَتِنا مَنْ نَشاءُ)
در اينجا به معناى جمله(وَ
اللَّهُ غالِبٌ عَلى أَمْرِهِ) در آنجا
است، و معلوم مىشود كه مراد اين است كه خداى سبحان وقتى بخواهد رحمت خود را به
شخصى برساند، كسى در خواستن او معارضه ندارد و هيچ مانعى نمىتواند او را از بكار
بردن اراده و خواستش جلوگيرى كند.
و اگر سببى
از اسباب، مىتوانست كه مشيت خدا را در مورد احدى باطل سازد هر آينه در باره يوسف
اين كار را مىكرد، زيرا در خصوص او تمامى اسباب، آن هم سببهايى كه هر كدام
جداگانه در ذليل كردن وى كافى بود دست بدست هم دادند، و مع ذلك نتوانستند او را
ذليل كنند، بلكه بر خلاف جريان اسباب، خداوند او را بلند و عزيز كرد، آرى حكم
تنها از آن خداست .
و اينكه
فرموده(وَ لا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ) اشاره است
به اينكه اين تمكين اجرى بوده كه خداوند به يوسف داد، و وعده جميلى است كه به هر
نيكوكارى مىدهد، تا بدانند او اجرشان را ضايع نمىكند.
يعنى اجر
آخرت براى اولياى از بندگان اوست. پس در حقيقت اين جمله وعده جميلى است كه خداوند
به خصوص اولياى خود كه يوسف يكى از ايشان است مىدهد.
دليل بر
اينكه اين جمله وعده به عموم مؤمنين نيست جمله حاليه(وَ كانُوا
يَتَّقُونَ) است كه دلالت دارد بر اينكه ايمان ايشان كه همان حقيقت ايمان است لا
محاله مسبوق به تقواى استمرارى ايشان بوده آنهم تقواى حقيقى، و (معلوم است كه)
چنين تقوايى بدون ايمان تحقق نمىيابد، پس ايمان بعدى، ايمان بعد از ايمان و
تقواست، و چنين ايمانى همان اجراى ولايت اللَّه است كه در بارهاش فرموده:(أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ
الَّذِينَ آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ لَهُمُ الْبُشْرى فِي الْحَياةِ
الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ)[1].
بحث روايتى
[ (رواياتى در ذيل آيات مربوط به رؤياى ملك مصر و تعبير آن به وسيله يوسف و اثبات
بى گناهى آن حضرت و عزت يافتن او)]
در تفسير قمى
آمده كه: پادشاه، خوابى ديد و به وزراى خود چنين نقل كرد كه: من در
[1] آگاه باشيد كه همانا دوستان خدا هيچ ترس و اندوهى در دل
ندارند، آنها اهل ايمان و خدا ترسند، از سوى خدا پيوسته براى آنها بشارت است هم در
دنيا و هم در آخرت. سوره يونس، آيات 62- 64.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 275