responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 11  صفحه : 268

(وَ إِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ وَ إِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ).[1] و بنا بر اينكه كلام يوسف باشد اشاره ذلك اشاره به برگردانيدن فرستاده است، يعنى اينكه من از زندان بيرون نيامدم و فرستاده شاه را نزد او برگردانيدم و بوسيله او درخواست كردم كه شاه در باره من و آن زنان داورى كند، براى اين بود كه عزيز بداند من به او در غيابش خيانت نكردم و با همسرش مراوده ننمودم و بداند كه خداوند كيد خائنان را هدايت نمى‌كند.

بنا بر اين، ضمير در ليعلم- تا بداند و همچنين در (لَمْ أَخُنْهُ‌)- خيانتش نكردم به عزيز برمى‌گردد.

آرى يوسف (ع) براى برگرداندن رسول شاه دو نتيجه ذكر كرده، يكى اينكه عزيز بداند كه من به او خيانت نكردم، و او از وى راضى و خوشنود شود، و از دل او هر شبهه‌اى كه در باره وى و همسر خود دارد زايل گردد.

دوم اينكه بداند كه هيچ خائنى بطور مطلق هيچ وقت به نتيجه‌اى كه از خيانت خود در نظر دارد نمى‌رسد و ديرى نمى‌پايد كه رسوا مى‌شود، و اين سنتى است كه خداوند همواره در ميان بندگانش جارى ساخته، و هرگز سنت او تغيير و تبديل نمى‌پذيرد، خيانت باطل است و باطل هم دوام ندارد، و حق بر عليه آن ظاهر مى‌شود و بطلان آن را بر ملا مى‌كند.

بهترين نمونه‌اش خيانت زنان مصر است، اگر بنا بود خائن رستگار شود زنان مصر و همسر عزيز در آنچه كردند رسوا نمى‌شدند، ليكن از آنجايى كه خداوند كيد خائنان را راهبرى نمى‌كند رسوا شدند.

و گويا منظور يوسف (ع) از نتيجه دوم كه گفت:(أَنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي كَيْدَ الْخائِنِينَ) و تذكر دادن آن به پادشاه مصر و تعليم آن به وى اين بوده كه از لوازم فايده خبر نيز بهره‌بردارى كند، و بفهماند كه وى از حقيقت داستان اطلاع دارد، و چنين كسى كه در غياب عزيز به همسر او خيانت نكرده قطعا به هيچ چيز ديگرى خيانت نمى‌كند، و چنين كسى سزاوار است كه بر هر چيز از جان و مال و عرض امين شود، و از امانتش استفاده كنند.

آن گاه با فهماندن اينكه وى چنين امتيازى دارد زمينه را آماده كرد براى اينكه وقتى با شاه روبرو مى‌شود از او درخواست كند كه او را امين بر اموال مملكت و خزينه‌هاى دولتى قرار دهد.

و از ظاهر اين آيه برمى‌آيد كه مقصود از ملك (پادشاه) غير عزيز، همسر زليخا بوده كه‌


[1] و مائيم صف‌زدگان و مائيم كه تسبيح مى‌كنيم سوره صافات، آيه 165 و 166.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 11  صفحه : 268
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست