responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 11  صفحه : 202

اينكه او را معذور بدارند دعوتشان نموده يوسف را نشانشان دهد، آن وقت خود آنان از اين فرصت استفاده نموده به خيال خود با يوسف قول و قرارى بگذارند. ولى معناى اول به سياق آيات نزديك‌تر است.

و اينكه فرمود:(أَرْسَلَتْ إِلَيْهِنَّ) معنايش روشن و كنايه است از اينكه ايشان را احضار نمود.

كلمه اعتدت به معناى تهيه ديدن و آماده كردن است، يعنى براى هر يك از آن زنان تكيه‌گاهى (متكايى) مهيا كرد، و متكاء - به ضم ميم و تشديد تاء- اسم مفعول از اتكاء و منظور از آن پشتى و يا تخت و يا هر چيزى است كه به آن تكيه شود، هم چنان كه در خانه‌هاى بزرگان مرسوم بوده البته اين كلمه به معناى ترنج كه يك نوع ميوه است نيز تفسير شده. و بعضى آن را متكا - به ضم ميم و سكون تاء و بدون همزه- قرائت كرده‌اند. و بعضى متكا - به ضم ميم و تشديد تاء و بدون همزه- قرائت كرده‌اند.

و اينكه فرمود:(وَ آتَتْ كُلَّ واحِدَةٍ مِنْهُنَّ سِكِّيناً) مقصود از دادن كارد به جهت پاره كردن ميوه از قبيل ترنج و امثال آن بوده. و معناى‌(وَ قالَتِ اخْرُجْ عَلَيْهِنَّ) اين است كه به يوسف دستور داد كه بر آن زنان درآيد، و اين نقشه را بدان جهت ريخت كه يوسف وقتى بر آنان درآيد كه خالى الذهن و مشغول ميوه و سرگرم پاره كردن آن باشند، و از ظاهر لفظ آيه برمى‌آيد كه يوسف تا آن ساعت از نظر زنان مهمان پنهان بوده، حال يا در گنجه و صندوق خانه بوده و يا در اطاق ديگرى قرار داشته كه به سالن پذيرايى راه داشته، چون زليخا به يوسف مى‌گويد:

بيرون آى بر ايشان و اگر غير اين صورت بود مى‌گفت درآى بر ايشان .

از سياق استفاده مى‌شود كه اين نقشه از زليخا مكرى بود در مقابل مكر زنان مصر، تا ايشان را رسوا ساخته زبانشان را از ملامت خود قطع كند، و بفهمند كه يوسف چه بر سر او آورده.

و اين نقشه بسيار ماهرانه تنظيم شده بود، چون برنامه ملاقات را اينطور چيده بود كه قبلا براى هر يك متكايى تهيه نموده، به دست هر يك كاردى داده در همه اين لحظات يوسف را از نظر آنان پنهان داشته بود، و يك باره او را به مجلس درآورده و بطور ناگهانى به آنها نشانش داد، تا يك باره عقلها را از دست داده مدهوش جمال بديع يوسف گردند، در نتيجه كارى كنند كه آدم عاقل و هوشيار چنين كارى نمى‌كند. و همين شاهد بى‌عقلى آنان شود، و آن اين است كه با ديدن او دستهاى خود را به جاى ميوه قطع كنند، آنهم نه يك نفر و دو نفرشان، بلكه همگى آنان دست خود را قطع كنند.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 11  صفحه : 202
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست