نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 201
و معنايش اين است كه:
عدهاى از زنان شهر كه حرفهايشان در زليخا و در حق او خالى از اثر نيست گفتند:
همسر عزيز بطور مستمر با غلامش مراوده دارد و مىخواهد او را به سوى خود جلب كند،
و اين براى او شايسته نيست، چون او زن است و اين از وقاحت است كه زن با مردى
بيگانه چنين كند، گر چه طبع مردان چنين اقتضايى دارد، ولى زن خيلى بايد بىشرم
باشد كه دست به چنين كارى بزند، علاوه بر اينكه او همسر عزيز و خودش عزيزه اين
كشور است، او مىبايست، و حتما مىبايست، آبروى خاندان و شرافت شوهر و مكانت خود
را مراعات مىكرد، از اين هم كه بگذريم آن كسى كه وى به او دلبسته غلام اوست، ولى
مثل چنين شخصيتى چرا بايد به يك غلام عبرانى كه غلام خود اوست عشق بورزد و اينگونه
واله و شيدايش شود، حال اگر صرفا دوستش مىداشت باز هم قابل تحمل بود، نه اينكه
محبت را تا آنجا بكشاند كه به مراوده بينجامد، و او هم از اجابت خواهشش سر باز
زند، و باز متنبه نشود، به اصرار و التماس بيفتد. راستى زليخا گمراهى را به حد
قباحت و شناعت رسانده است.
و لذا دنبال
اين حرفها اين معنا را اضافه كردند كه:(إِنَّا لَنَراها فِي ضَلالٍ
مُبِينٍ).
(فَلَمَّا سَمِعَتْ بِمَكْرِهِنَّ أَرْسَلَتْ إِلَيْهِنَّ وَ أَعْتَدَتْ لَهُنَّ مُتَّكَأً
وَ آتَتْ كُلَّ واحِدَةٍ مِنْهُنَّ سِكِّيناً) در مجمع البيان
گفته: مكر به معناى حيلهسازى به منظور رسيدن به مقصود است[1].
و اگر اين
اعتراضات زنان مصر را مكر به زليخا خوانده است، براى اين است كه رقبا و حسودان
زليخا با اشاعه اين حرفها داشتند او را رسوا مىكردند و هتك حرمت مىنمودند، و اگر
كسى را به نزد ايشان فرستاد و دعوتشان كرد، براى اين بود كه يوسف را به آنان نشان
بدهد، و ايشان را هم مانند خود به عشق او مبتلا سازد، و در نتيجه دست از بدگويى و
ملامت او بازداشته او را در عشقش معذور بدارند.
بنا بر اين،
اگر گفتههاى زنان مصر را مكر ناميده و فرموده وقتى مكر زنان مصر را
شنيد بدين خاطر است كه سرزنشهاى ايشان از در حسد و دشمنى بوده، و آنها
مىخواستهاند وى را در ميان مردم رسوا كنند.
بعضى[2] گفتهاند: اگر قرآن حرفهاى ايشان
را مكر ناميده براى اين است كه مقصود ايشان اين بوده كه بدين وسيله به ديدار يوسف
نايل آيند، چون در باره حسن يوسف حرفها شنيده بودند، لذا اين بدگوييها را سردادند
تا زليخا بشنود و مجبور شود براى ساكت كردن آنان و براى