responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 11  صفحه : 143

ميان اين اسباب دست و پا نمى‌زنم بلكه با صبر، ضبط نفس نموده، و با توكل به خدا حقيقت مطلب را از خدا مى‌خواهم.

پس معلوم شد كه جمله‌(وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ عَلى‌ ما تَصِفُونَ) دعايى بود كه يعقوب (ع) در مقام توكل كرده، و معنايش اين است: پروردگارا! من در اين گرفتاريم بر تو توكل كردم تو در آنچه كه اين فرزندانم مى‌گويند ياريم كن . و اين جمله توحيد در فعل را مى‌رساند. يعقوب خواست بگويد تنها و يگانه مستعان خداست، و مرا جز او مستعانى نيست.

آرى، او معتقد بود كه هيچ حكم حقى نيست مگر حكم خدا، و در آياتى كه به زودى مى‌آيد به همين معنا تصريح كرده و گفته است:(إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ).

و براى اينكه توحيد در فعل را تكميل نموده و به بالاتر از اين برساند اصلا اسمى از خود نبرد، و نگفت: بزودى صبر خواهم كرد و نيز نگفت: و من در آنچه شما مى‌گوييد به خدا استعانت مى‌جويم بلكه خود را به كلى كنار گذاشت و فقط از خدا دم زد، تا برساند همه امور منوط به حكم خداست كه تنها حكم او حق است، و اين كمال توحيد او را مى‌رساند و مى‌فهماند كه با آنكه در باره يوسفش غرق اندوه و تاسف است، در عين حال يوسف را نمى‌خواهد و به وى عشق نمى‌ورزد، و از فقدانش دچار شديدترين و جانكاه‌ترين اندوه نمى‌گردد مگر به خاطر خدا و در راه خدا.

[سر رسيدن كاروانيان و بيرون آوردن يوسف 7 از چاه‌]

(وَ جاءَتْ سَيَّارَةٌ فَأَرْسَلُوا وارِدَهُمْ فَأَدْلى‌ دَلْوَهُ قالَ يا بُشْرى‌ هذا غُلامٌ وَ أَسَرُّوهُ بِضاعَةً وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِما يَعْمَلُونَ) راغب در مفردات گفته: ورود در اصل لغت به معناى آب طلب كردن بوده و بعدها در غير آن هم استعمال شده‌[1]. و در معناى دلو گفته: دلوت الدلو - كه ثلاثى مجرد است- به معناى دلو را به چاه سرازير كردم است، ولى ادليت الدلو - كه از باب افعال است- به معناى دلو را بيرون كشيدم است.[2] ولى ديگران به عكس آن را گفته‌اند. و در معناى اسروه گفته: اسرار بر خلاف اعلان و به معناى پنهان داشتن است.[3] در اين آيه نكته جالبى است، و آن اين است كه بيرون آمدن يوسف نتيجه بيرون كشيدن دلو از چاه بود، و با اينكه متفرع بر آن بود جا داشت بفرمايد: فقال يا بشرى يعنى پس دلو خود را انداخت، آن گاه گفت: بشارت كه غلامى يافتم. ولى اينطور نفرمود، بلكه فرمود:


[1] مفردات راغب، ماده ورد .

[2] مفردات راغب، ماده دلو .

[3] مفردات راغب، ماده سرر .

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 11  صفحه : 143
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست