نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 141
[اشاره به معناى
صبر و اينكه صابران چه كسانى هستند]
در جمله(فَصَبْرٌ جَمِيلٌ) صبر را مدح كرده و اين از قبيل به كار بردن سبب در جاى
مسبب است، يعنى در جايى كه مىبايست بفرمايد من بر آنچه كه بر سرم آمده صبر
مىكنم، به سبب اينكه صبر خوب است تنها سبب را آورده.
و اينكه كلمه
صبر را نكرده (بدون الف و لام) آورده، و آن را توصيف نكرده، بلكه بطور مبهم
فرموده صبر خوبست اشاره به عظمت قضيه و تلخى و دشوارى تحمل آن است.
و اگر
حرف فاء را كه براى تفريع و نتيجهگيرى است بر سر جمله آورده و
فرموده:
پس
صبر خوبست براى اشعار به اين جهت است كه اسباب و آن جهاتى كه دست به هم داده
و اين مصيبت را به بار آورده وضعش طورى است كه در برابر آن جز صبر هيچ چاره ديگرى
نيست (پس صبر بهتر است)، براى اينكه اولا يوسف محبوبترين مردم بود در دل او، و
اينك دارند خبر مىدهند كه چنين محبوبى طعمه گرگ شده، و براى گواهى خود پيراهن
خونآلودش را آوردهاند، و ثانيا او خود بطور يقين مىداند كه اينان در آنچه كه
مىگويند دروغگويند، و در نابود كردن يوسف دست داشته و نقشهاى داشتهاند، و ثالثا
راهى براى تحقيق مطلب و به دست آوردن اينكه بر سر يوسف چه آمده، و او فعلا كجا است
و در چه حالى است، در دست نيست.
او براى چنين
پيشامدهاى ناگوارى جز فرزندانش چه كسى را دارد كه براى دفع آن به اين سو و آن سو
روانه كند؟ و فعلا اين مصيبت به دست همين فرزندان رخ داده، نزديكتر از ايشان چه
كسى را دارد كه به معاونت وى از ايشان انتقام بگيرد؟ و به فرضى هم كه داشته باشد
چگونه مىتواند فرزندان خود را طرد نمايد. (پس باز صبر بهتر است).
چيزى كه هست
معناى صبر اين نيست كه انسان خود را آماده هر مصيبتى نموده صورت خود را بگيرد تا
هر كس خواست سيليش بزند، نه، معناى صبر- كه يكى از فضايل است- اين نيست كه آدمى
چون زمين مرده زير دست و پاى ديگران بيفتد مردم او را لگدكوب كنند، و مانند سنگ دم
پا بازيچهاش قرار دهند، زيرا خداى سبحان آدمى را طورى خلق كرده كه به حكم فطرتش
خود را موظف مىداند هر مكروهى را از خود دفع نمايد، و خدا هم او را به وسائل و
ابزار دفاع مسلح نموده تا به قدر تواناييش از آنها استفاده كند، و چيزى را كه اين
غريزه را باطل و عاطل سازد نمىتوان فضيلت نام نهاد. بلكه صبر عبارت است از اينكه
انسان در قلب خود استقامتى داشته باشد كه بتواند كنترل نظام نفس خود را- كه
استقامت امر حيات انسانى و جلوگيرى از اختلال آن بستگى به آن نظام دارد- در دست
گرفته، دل خود را از تفرقه و نسيان تدبير و خبط فكر و فساد رأى جلوگيرى كند.
پس صابران
آنهايى هستند كه در مصائب استقامت به خرج داده و از پا درنمىآيند، و
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 141