responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 11  صفحه : 136

زبانى به خبر دادن عملى و خارجى برگردانيده، و حال آنكه هيچ جهتى براى اين كار وجود ندارد، آنهم بعد از آنكه يوسف به حكايت قرآن گفته بود:(هَلْ عَلِمْتُمْ ما فَعَلْتُمْ بِيُوسُفَ ... وَ جاؤُ أَباهُمْ عِشاءً يَبْكُونَ) عشاء به معناى آخر روز است، بعضى هم گفته‌اند به معناى مدت زمانى است كه ميان نماز مغرب و عشاء فاصله مى‌شود، و اگر گريه مى‌كردند، گريه‌شان مصنوعى و منظورشان اين بوده كه امر را بر پدر مشتبه سازند تا ايشان را در آنچه كه ادعا مى‌كردند، تصديق كند، و تكذيب ننمايد.

(قالُوا يا أَبانا إِنَّا ذَهَبْنا نَسْتَبِقُ وَ تَرَكْنا يُوسُفَ عِنْدَ مَتاعِنا فَأَكَلَهُ الذِّئْبُ ...) راغب در مفردات مى‌گويد: اصل كلمه سبق به معناى پيشى گرفتن در راه و امثال آن است، مثل‌(فَالسَّابِقاتِ سَبْقاً)، كه به معناى تسابق و از يكديگر جلو زدن است، مانند(إِنَّا ذَهَبْنا نَسْتَبِقُ) و نيز(وَ اسْتَبَقَا الْبابَ)[1].

[بيان معناى كلمه: نستبق در آيه:(قالُوا يا أَبانا إِنَّا ذَهَبْنا نَسْتَبِقُ ...)]

زمخشرى هم در كشاف گفته: نستبق به معناى نتسابق است و باب افتعال و تفاعل در معنا، شريكند، مانند انتضال و تناضل كه هر دو به معناى مسابقه در تيراندازى، و ارتماء و ترامى كه هر دو به معناى تيراندازى است، و امثال آن، و معناى نستبق اين است كه ما، در دو و يا در تيراندازى تسابق كنيم [2].

صاحب المنار هم گفته: معنايش اين است كه ما از محل اجتماعمان رفتيم كه مسابقه بگذاريم، يعنى هر كدام همت كنيم از ديگرى جلو بزنيم، پس استباق به معناى زحمت سبقت را تحمل كردن است، و غرض از مسابقه و تسابق هم كه صيغه‌شان صيغه شركت است همين غلبه يافتن بر شريك است، گاهى هم مقصود بالذات مى‌شود، يا بخاطر غرض ديگر، و از آن موارد يكى آيه‌(فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ) است، كه سبقت در اينجا به منظور غلبه نيست بلكه خودش منظور است. و آن جمله ديگرى كه بعدا مى‌آيد يعنى جمله‌(وَ اسْتَبَقَا الْبابَ) اين معنا را افاده مى‌كند كه يوسف مى‌خواست از خانه بيرون رود، و از آنچه زليخا در نظر داشت (و به همان منظور او را دنبال كرده بود شايد بتواند او را برگرداند) بگريزد و افاده اين معنا از صيغه مشاركت (باب مفاعله و تفاعل) برنمى‌آيد، و زمخشرى با اينكه علامه لغت است و همچنين اتباعش، متوجه اين فرق دقيق نشده‌اند.[3]


[1] مفردات راغب، ماده سبق .

[2] كشاف، ج 2، ص 450.

[3] المنار، ج 12، ص 266.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 11  صفحه : 136
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست