نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 560
اين دو صفت
مىشناسم .
و كلمه
ودود بر وزن فعول از اسماى خداى تعالى است و از ماده ود اشتقاق
يافته و كلمه: ود با كلمه حب به يك معنا است الا اينكه از
موارد استعمال اين دو كلمه بر مىآيد كه ود نوع خاصى از حب است و آن
حبى است كه آثار و پىآمدهايى آشكار دارد مثل، الفت و آمد و شد و احسان به آيه زير
توجه فرماييد:( وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ
أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ
رَحْمَةً .)[1] و اگر خداى
تعالى را ودود خوانده به همين جهت است كه او بندگان خود را دوست مىدارد و آثار محبت
خود را با افاضه نعمتهايش بر آنان ظاهر مىسازد آن هم چه نعمتهايى كه هيچ كس
نمىتواند عدد آنها را بشمارد، هم چنان كه خودش فرمود:(وَ إِنْ
تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها)[2]، پس به اين
دليل خداى تعالى نسبت به انسانها ودود است.
(قالُوا يا شُعَيْبُ ما نَفْقَهُ كَثِيراً مِمَّا تَقُولُ وَ إِنَّا لَنَراكَ فِينا
ضَعِيفاً ...) آوردن كلمه فقه در اينجا بليغتر از
كلمه فهم و قوىتر از آن است و كلمه رهط به معناى قوم و
عشيره است. و بعضى[3] گفتهاند:
اين كلمه شامل سه نفر تا هفت و يا تا ده نفر مىشود، پس اينكه كلمه
رهط را آوردند اشاره كردهاند به كمى قوم و خويش شعيب و اينكه قوم و خويش آن
جناب كارى از دستشان بر نمىآيد و كلمه رجم به معناى سنگباران كردن
كسى است.
بعد از آنكه
جناب شعيب (ع) با مردم خود اجتماع كرده و آنان را با حجت خود مجاب كرد مردم ديدند
در مقابل گفتار منطقى او هيچ حرف حسابى ندارند و به هيچ وجه نمىتوانند از راه
استدلال او را ساكت كنند لا جرم نخست گفتند كه: بسيارى از گفتههاى او براى آنان
نامفهوم است و معلوم است كه اگر به راستى كلام گويندهاى براى شنوندهاش مفهوم
نباشد قهرا كلامى لغو و بى اثر خواهد بود و اين سخن آنان كنايه از اين بود كه اى
شعيب! تو حرفهايى مىزنى كه هيچ فايدهاى در آن نيست.
آن گاه دنبال
آن گفتند: (وَ إِنَّا لَنَراكَ فِينا ضَعِيفاً)- و ما تو را در بين
خود ضعيف
[1] يكى از آيات او اين است كه براى شما از جنس خود شما همسرانى
آفريد تا مايه آرامش خاطر شما باشد و شما خود را بسوى آنان بكشانيد و بين شما و آن
همسران مودت و رحمتى خاص برقرار نمود.
سوره روم، آيه 21
[2] و اگر نعمتهاى الهى را بشماريد به آخر آن نمىرسيد.
سوره ابراهيم، آيه 34