responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 545

مشتريان نيز بهاى بيشتر را بخاطر همين زحمات او مى‌دهند چون او با اين عمل خود امر دادوستد را براى آنان آسان مى‌سازد، پس تاجر در تجارتش ربحى مشروع دارد، ربحى كه مجتمع به مقتضاى فطرتش به دادن آن راضى است زيرا همانطور كه گفتيم او از نقاط مختلف، اجناس مختلف و كالاهاى مورد حاجت مجتمع را گرد مى‌آورد و راه افراد مجتمع را نزديك مى‌كند. پس منظور جمله مورد بحث اين است كه اگر به خداى تعالى ايمان داريد ربحى كه بقيه‌اى است الهى و خداى تعالى شما را از طريق فطرتتان بسوى آن بقيه هدايت فرموده بهتر است از مالى كه شما آن را از طريق كم‌فروشى و نقص مكيال و ميزان به دست مى‌آوريد، آرى مؤمن تنها از راه مشروع از مال بهره‌ورى مى‌كند، از راهى كه خداى تعالى او را از طريق حلال به آن راهنمايى كرده و اما مالهاى ديگر كه خدا آن را نمى‌پسندد و مردم نيز آن را به حسب فطرتشان نمى‌پسندند، خيرى در آن نيست و انسان با ايمان احتياجى به چنين مالى ندارد.

بعضى‌[1] از مفسرين گفته‌اند: اشتراط به ايمان در جمله (إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ‌)- اگر ايمان داريد براى اين است كه بفهماند اشتراط ايمان تنها براى علم به صحت كلام خداى تعالى است نه براى اصل آن كلام، يعنى در حقيقت خواسته است بفرمايد: اگر ايمان داشته باشيد علم پيدا مى‌كنيد و مى‌فهميد كه سخن من درست است و بقية اللَّه برايتان بهتر است.

بعضى‌[2] ديگر گفته‌اند: معناى آيه اين است كه ثواب اطاعت خدا براى شما بهتر است اگر مؤمن باشيد. و معلوم است كه اين مفسر بقية اللَّه را به معناى ثواب آخرتى خداى تعالى گرفته، و نيز معلوم است كه خداى تعالى به كسى ثواب اطاعت مى‌دهد كه ايمان داشته باشد.

بعضى ديگر نيز معانى ديگرى براى شرط مورد بحث كرده‌اند.

(وَ ما أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ)- يعنى هيچ چيز شما به قدرت من بستگى ندارد، نه جانتان، نه عملتان، نه طاعتتان و نه رزق و نعمتتان، براى اينكه من تنها و تنها رسولى براى شما هستم و جز ابلاغ رسالت هيچ كار و مسئوليت ديگرى ندارم، اين خود شماييد كه پس از دريافت رسالتم در باره خود تصميم بگيريد يا روشى را انتخاب كنيد كه رشد و خير شما در آن است و يا روشى را كه منتهى به سقوط شما در ورطه هلاكت مى‌گردد و اما من نه قادر به آنم كه خير را بسوى شما جلب كنم و نه اينكه شرى را از شما دفع نمايم، در نتيجه جمله مورد بحث نظير جمله زير خواهد بود كه مى‌فرمايد:(فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ عَمِيَ فَعَلَيْها وَ ما أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ).[3]


[1] ( 1 و 2) مجمع البيان، ج 5، ص 187، چاپ ايران.

[2] ( 1 و 2) مجمع البيان، ج 5، ص 187، چاپ ايران.

[3] اگر كسى بصيرت خود را به كار زند به نفع خود زده و كسى هم كه كوردلى كند عليه خود كرده و اما من حافظ و نگهبان شما نيستم. سوره انعام، آيه 104

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 545
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست