نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 53
اقرار به ذلت مىكند
تا خدا را با مقام مولويت و ربوبيتش به خود معطوف سازد، دعا هم عينا همين است.
و خداى تعالى
به همين اتحاد حقيقت دعاء و عبادت اشاره دارد، آنجا كه مىفرمايد:
(وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ
عَنْ عِبادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِينَ)[1]، كه ملاحظه
مىكنيد در اول، فرمان به دعاء داده، سپس همين تعبير به دعاء را مبدل به تعبير
عبادت كرده است.
و پوشيده
ماندن اين حقيقت بر صاحب المنار باعث شده كه در تفسير خود بگويد:
اينكه
بعضى از مفسرين و غير مفسرين گفتهاند كه يكى از معانى دعاء عبادت است بطور مطلق
در عبادت شرعى درست نيست، بله بعضى از عبادتهاى دستورى مثل نماز مشتمل بر دعاء
هست، چون بيشتر اجزايش دعاء است، و نيز مخ همه عبادتها دعاء هست ولى همه عبادتهاى
دستورى دعاء نيست، مثلا نمىتوان گفت روزه يعنى دعاء، چون اين اطلاق نه شرعا درست
است و نه لغة، پس هر دعاى شرعى عبادت هست، ولى هر عبادت شرعى و دستورى دعاء
نيست [2].
منشا اشتباه
او اين است كه خيال كرده معناى دعاء همان نداء و صدا زدن در حال طلب است، و غفلت
كرده از آن تحليلى كه ما در معناى دعاء كرديم.
و اما
كلمه سلام ، اصل در معناى اين كلمه- بطورى كه راغب در مفرداتش[3] گفته- تعرى و سلامت خواهى از آفات
ظاهرى و باطنى است، و اين معنا در همه مشتقات اين كلمه يعنى
سلام ، سلامت ، اسلام ، تسليم و غيره جارى
است، و دو كلمه سلام و سلامت يك معنا دارد، هم چنان كه دو
كلمه رضاع و رضاعة به يك معنا است. و ظاهرا واژه
سلام و واژه أمن معنايى نزديك بهم دارند، تنها فرقى كه بين اين
دو ماده لغوى است اين است كه سلام به معناى خود امنيت با قطع نظر از متعلق آن است،
ولى كلمه امنيت به معناى سلامتى و امنيت از فلان خطر است، به شهادت
اينكه مىتوان گفت:
فلانى
در سلام و سلامتى است ، و فلانى از فلان خطر در امنيت است ، ولى
نمىتوان
[1] پروردگارتان فرمان داده كه مرا بخوانيد، تا اجابتتان كنم،
براى اينكه كسانى كه از عبادت من استكبار مىكنند به زودى به حالت خوارى داخل جهنم
خواهند شد. سوره مؤمن، آيه 60