responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 51

است ، و معلوم است كه اين گفته نمى‌تواند گفته رسول خدا 6 باشد.

و اما اينكه چه نكته‌اى اين التفات را ايجاب كرده؟ نكته‌اش نظير همان نكته‌اى است كه قبلا در اول كلام ذكر كرديم، و گفتيم كه در جمله‌( إِنَّ رُسُلَنا يَكْتُبُونَ ما تَمْكُرُونَ ،) خداى تعالى در حالى كه روى سخنش با رسول گرامى‌اش بود بطور ناگهانى براى مردم تجلى كرد، در اين جمله نيز نظير آن نكته باعث اين التفات شده، در آغاز جمله، رسول خدا مردم را مخاطب قرار داده، فرمود:(يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّما بَغْيُكُمْ ...)، و مردم در اين لحظه سرگرم گوش دادن به سخنان آن حضرت بودند، مى‌پنداشتند كه خدا غايب و از نيات آنان و مقاصدى كه در اعمالشان دارند غافل است، ناگهان خداى سبحان بر آنان اشراف نموده مى‌فرمايد:(ثُمَّ إِلَيْنا مَرْجِعُكُمْ)، و با اين التفات اين حقيقت را براى مردم مجسم مى‌سازد كه من در همه احوال شما با شمايم، و به شما احاطه دارم، و مى‌فرمايد: من از خود شما به شما نزديكتر و به اعمالتان آگاه‌ترم، پس هر عملى كه به عنوان طغيان و نيرنگ بر ما انجام دهيد با تقدير ما انجام مى‌دهيد، و آن عمل به دست و قدرت ما صورت مى‌گيرد، پس با اين حال چگونه مى‌توانيد بر ما طغيان كنيد؟ بلكه همين عمل عينا طغيان شما عليه خودتان است، براى اينكه شما را از ما دور مى‌سازد، و آثار سوء آن در نامه اعمالتان نوشته مى‌شود، و به همين دليل بغى و ستم شما عليه خود شما است، و انگيزه شما بر اين طغيانگرى رسيدن به زندگى مادى دنيا و بهره‌ورى چند روزى اندك است، كه در آخر بازگشتتان به سوى ما منتهى مى‌شود، آن وقت به شما خبر مى‌دهيم و در آنجا حقايق اعمالتان را برايتان روشن مى‌سازيم.

در جمله‌(مَتاعَ الْحَياةِ الدُّنْيا) كلمه متاع در قرائت حفص به نقل از عاصم منصوب خوانده شده، و عامل آن كه مقدر است فعل تتمتعون مى‌باشد و تقدير كلام: تتمتعون متاع الحياة الدنيا است، و در قرائت ساير قراء به رفع خوانده شده، تا خبر باشد براى مبتدايى محذوف، و تقدير كلام هو متاع الحياة الدنيا است، و ضمير هو به بغى بر مى‌گردد.

و بنا بر هر دو قرائت، جمله مورد بحث تا آخر آيه تفصيل اجمالى است كه در جمله‌(إِنَّما بَغْيُكُمْ عَلى‌ أَنْفُسِكُمْ) بود. و بنا بر اين، جمله مورد بحث مى‌خواهد بيان كند كه چرا بغى آنان عليه خود آنان است، و اين تعليل از قبيل علت آوردن به تفصيل براى اجمال و بيان اجمال به وسيله تفصيل است.

(إِنَّما مَثَلُ الْحَياةِ الدُّنْيا كَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ ...) بعد از آنكه خداى سبحان در آيه سابق ذكرى از متاع حيات دنيا به ميان آورد، اينك در اين آيه شريفه از حقيقت امر اين زندگى مثالى آورده كه اگر عبرت گيرنده‌اى هست با

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 51
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست