responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 462

از آن سود ببرد و احتياجات و نواقصى را كه در زندگى خود به آن برمى‌خورد برطرف سازد، و خلاصه مى‌خواهد بفرمايد شما نه در هست شدنتان و نه در بقايتان هيچ احتياجى به اين بت‌ها نداريد تنها و تنها محتاج خداى تعالى هستيد.

[استدلال براى عدم جواز عبادت غير خدا به: وجود ارتباط بين خالق و خلق، نزديك بودن خدا به انسان و نفى استقلال اسباب‌]

پس اينكه حضرت صالح (ع) به قوم خود گفت:(هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَكُمْ فِيها) در مقام تعليل و بيان دليلى است كه آن جناب در دعوت خود به آن دليل استدلال مى‌كرده، دعوتش اين بود كه: (يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ‌)- شما خدا را بپرستيد كه بجز او هيچ معبودى نداريد و چون جمله مورد بحث استدلال بر اين دعوت بوده، لذا جمله را با حرف عطف نياورد، بلكه بدون حرف عطف و به اصطلاح بطور فصل آورده و فرمود: هو الذى ... ، گويا شخصى پرسيده اينكه مى‌گويى تنها خدا را عبادت كنيم دليلش چيست؟ در پاسخ فرموده دليلش اين است كه او است كه شما را در زمين و از زمين ايجاد كرد و آبادى زمين را به دست شما سپرد.

بيان اين استدلال اين است كه مشركين اگر بت‌ها را مى‌پرستيدند بهانه‌شان اين بود كه خداى تعالى عظيم‌تر از آن است كه فهم بشر به او احاطه پيدا كند و بلند مرتبه‌تر از آن است كه عبادت بشر به او برسد و يا سؤال و درخواست انسان به درگاهش راه يابد و آدمى ناگزير است بعضى از مخلوقات او را كه نسبتا شرافتى دارد و خداى تعالى امر اين عالم ارضى و تدبير نظام جارى در آن را به او سپرده بپرستد و به درگاه آن مخلوق تقرب بجويد و نزد او تضرع و زارى كند تا او از ما راضى گشته، خيرات را بر ما نازل كند و بر ما خشم نگيرد و به اين وسيله ما از شرور ايمن گرديم، و اين اله در حقيقت شفيع ما به درگاه خداى تعالى است كه معبود همه خدايان و رب همه ارباب است و برگشت همه امور به او است.

بنا بر اين كيش وثنيت بر اين اساس استوار است كه معتقدند هيچ رابطه‌اى بين خداى تعالى و انسانها وجود ندارد و رابطه خداى تعالى تنها با اين موجودات شريف كه مورد پرستش ما بوده و واسطه بين ما و خداى تعالى هستند برقرار است و اين واسطه‌ها در كار خود يعنى در تاثير بخشيدن و شفاعت كردن مستقل مى‌باشند.

ولى جناب صالح اين پندار غلط را تخطئه كرده است چون وقتى بنا باشد خداى تعالى ما را ايجاد كرده و آبادى زمين را به دست ما سپرده باشد پس بين او و ما انسانها نزديكترين رابطه وجود دارد و اين اسبابى كه خداى تعالى در اين عالم نظام منظم و جارى كرده، هيچ يك از خود استقلال ندارد تا ما انسانها به آنها اميد ببنديم و يا از خشم و شر آنها دلواپس باشيم.

پس تنها كسى كه واجب است اميدوار رضاى او و ترسان از خشم او باشيم خداى‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 462
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست