responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 456

زندگى مى‌كرده‌اند، و آن چنان منقرض شده‌اند كه نه خبرى از آنها باقى مانده و نه اثرى، و تاريخ از زندگى آنان جز قصه‌هايى كه اطمينانى به آنها نيست ضبط نكرده و در تورات موجود نيز نامى از آن قوم برده نشده است.

و آنچه قرآن كريم از سرگذشت اين قوم آورده چند كلمه است: يكى اينكه قوم عاد، (كه چه بسا از آنان به تعبير عاد اولى نيز تعبير شده،[1] و از آن به دست مى‌آيد كه عاد دومى نيز بوده) مردمى بوده‌اند كه در احقاف زندگى مى‌كردند و احقاف كه جمع حقف (شنزار و ناهموار) است و در كتاب عزيز خدا نامش آمده، بيابانى بوده بين عمان و سرزمين مهره (واقع در يمن [2] و بعضى گفته‌اند: بيابان شنزار ساحلى بوده بين عمان و حضرموت و مجاور سرزمين ساحلى شجر[3]. و ضحاك گفته: احقاف نام كوهى است در شام‌[4]. و اين نام در سوره احقاف، آيه 21 آمده و از آيه شريفه 69 از سوره اعراف و آيه 46 سوره ذاريات برمى‌آيد كه اين قوم بعد از قوم نوح بوده‌اند.

و از آيه 20 سوره قمر، آيه 7 سوره الحاقه استفاده مى‌شود كه: آنها مردمى بوده‌اند بلند قامت چون درخت خرما، و از آيه 69 سوره اعراف برمى‌آيد كه: مردمى بوده‌اند بسيار فربه و درشت هيكل، و از آيه 15 سوره سجده و آيه 130 سوره شعراء برمى‌آيد: مردمى بوده‌اند سخت نيرومند و قهرمان، و از آيات سوره شعراء و سوره‌هايى غير آن بر مى‌آيد كه: اين قوم براى خود تمدنى داشته و مردمى مترقى بوده‌اند داراى شهرهايى آباد و سرزمينى حاصلخيز و پوشيده از باغ‌ها و نخلستانها و زراعت‌ها بوده‌اند و در آن عصر مقامى برجسته داشته‌اند و در پيشرفتگى و عظمت تمدن آنان همين بس كه در سوره فجر در باره آنان فرموده:(أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعادٍ إِرَمَ ذاتِ الْعِمادِ الَّتِي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُها فِي الْبِلادِ)[5].

و اين قوم بطور دوام، غرق در نعمت خدا و متنعم به نعم او بودند تا اينكه وضع خود را تغيير دادند و مسلك بت‌پرستى در بينشان ريشه دوانيده و در هر مرحله‌اى براى خود بتى به عنوان سرگرمى ساختند و در زير زمين مخزن‌هاى آب درست كردند به اميد اينكه جاودانه خواهند بود،


[1] سوره نجم، آيه 50.

[2] معجم البلدان، ج 1، ص 153 و 154.

[3] معجم البلدان، ج 1، ص 154.

[4] مراصد الاطلاع، ج 1، ص 38.

[5]( اى رسول ما) آيا نديدى( خبردار نشدى) كه پروردگارت با قوم عاد ارم چه كرد؟ قومى كه صاحب ستونها بودند، قومى كه در هيچ سرزمينى مثل آنان آفريده نشده بودند. سوره فجر، آيه 8

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 456
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست