نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 399
حركات و تحولات داخلى
زمين نيز آثار بسزايى در به راه افتادن آبها و مستقر شدن آن در نقاط گودتر زمين
داشته و لذا مىبينيم بعضى از نقاط زمين كه در دوران استيلاى طوفان بر
زمين ، دورانى كه بيشتر نقاط زمين به صورت درياچه و دريا درآمد، در زير آب
قرار داشته كه رفته رفته آب آن به جاهاى ديگر منتقل شده و آن نقطه خشك شده است،
يكى از نمونههاى اين جريان همان جنوب سرزمين خوزستان است كه در سابق در زير آب
قرار داشته و درياى خليج فارس از آنها به وجود آمده.[1]
4- در عهد
طوفان چه عواملى باعث زياد شدن آبها و شدت عمل آنها شدند؟
شواهدى كه در
فن ژئولوژى آمده و ما در سابق به بعضى از آنها اشاره نموديم مؤيد اين احتمالند كه
ريزش باران در اوائل دوره حاضر از ادوار حيات بشر كه همان دوره وقوع طوفان باشد
ريزشى غير عادى بوده (زيرا ريزش باران بطور عادى، طوفانى پديد نمىآورد كه همه كره
زمين را غرق كند) و قطعا ريزش باران در آن دوره ناشى از تغيرات جوى مهمى بوده كه
آن تغيرات نيز بطور قطع، خارق العاده بوده است، يعنى هوا در اين دوره بعد از
سرمايى شديد نسبتا گرم شده و چون بيشتر نيمكره شمالى پوشيده از برف و يخ بوده
احتمال قوى مىرود كه همان يخهاى دوره سابق بر اين دوره هنوز باقى بوده و در اكثر
نقاط منطقه معتدل شمالى در مرتفعات باقى بودهاند و حرارت در سطح زمين در دوره
متوالى باعث شده باشد كه تحول شديدى در جو، و انقلاب عظيمى در بالا رفتن بخار آب
به جو به وجود بيايد و ابرهايى بسيار متراكم و غير عادى و هولناك آورده باشد كه
اين ابرها بارانهايى شديد و هولناك و بى سابقه ريخته باشند.
و معلوم است
كه نزول بارانهاى سيلآسا و ادامه داشتن اين بارش بر ارتفاعات پوشيده از برف و يخ
و مخصوصا بر سلسله جبال جديد الاحداث كه در جنوب و مغرب آسيا و جنوب اروپا و شمال
آفريقا يعنى سلسله جبال البرز و هيماليا و
آلپ [2] و در مغرب
آمريكا چه سيلهاى عظيم و ويرانگرى پديد مىآورد، سيلهايى كه سنگهاى بزرگ را از
جاى مىكند و زمينهاى هموار را مىشويد و گود مىكند و گوديهاى زمين را از سنگ و
خاك پر مىكند و بالا مىآورد و مسيلهاى جديدى پديد مىآورد و مسيلهاى قبلى را
گودتر و وسيعتر مىسازد، و
[1] چون شهر شوش و قصر كرخه كه متعلق به ايران بودند در زمان
سلاطين هخامنشى بر ساحل دريا قرار داشتند و كشتىهاى بادى كه در خليج فارس كار
مىكردهاند طناب و حلقه آن را جلو قصر مىبستند.
[2] ناگفته نماند كه اگر ما جبال مذكور را جديد الاحداث خوانديم
براى اين است كه اين جبال كمعمرترين كوههاى زمين هستند و بيش از دو ميليون سال
از عمر آنها نگذشته و چون باد و بارانهاى كمترى ديدهاند لذا بلندى خود را حفظ
كرده و فعلا بلندترين كوههاى زمين هستند.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 399