responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 361

امتحان خالص در آمده و قرب الهى را بر هر چيزى مقدم داشتند، به شهادت اينكه خداى تعالى ايمان آنان را دو بار در ضمن نقل داستان تصديق كرد، يك بار آنجا كه فرمود:(إِلَّا مَنْ قَدْ آمَنَ) و بار ديگر در آنجا كه فرمود:(وَ مَنْ آمَنَ وَ ما آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِيلٌ).

(وَ أُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ يَمَسُّهُمْ مِنَّا عَذابٌ أَلِيمٌ)- گويا كلمه امم مبتدايى است براى خبرى كه حذف شده، و تقدير كلام و ممن معك امم ... ، و يا و هناك امم ... باشد، يعنى و از آنان كه با تواند امتى هستند كه ... و يا: در اين ميان امتى هستند كه ... در اينجا سؤالى پيش مى‌آيد، و آن اين است كه چرا نفرمود: قيل يا نوح اهبط بسلام منا و بركات عليك و على امم ممن معك و متاع لامم آخرين سيعذبون- به نوح گفته شد اى نوح به سلامتى و بركاتى از ناحيه من بر تو و بر امت‌هايى از آنان كه با تواند پياده شو، به سلام و بركاتى بر شما و متاعى براى امت‌هايى ديگر كه به زودى عذاب مى‌شود ، جوابش به زبان ساده اين است كه نخواست آن طايفه را داخل آدم حساب كند، بلكه خواست از موقف احترام طردشان كرده و بفرمايد: البته در اين ميان امت‌هايى ديگر هستند كه ما به زودى بهره‌مندشان مى‌كنيم، و سپس عذاب مى‌شوند، و اينها مانند طايفه اول با اذن كرامت و بزرگى، ماذون در تصرف در متاع‌هاى حيات نيستند .

و در اين آيه جهاتى از تعظيم گوينده هست كه بر خواننده پوشيده نيست، يكى اينكه نام گوينده را نبرد و فرمود: قيل ، و ديگر اينكه خطاب را متوجه شخص نوح كرد (و ديگران را قابل خطاب نشمرد) و ديگر اينكه در دو جا از گوينده تعبير به ما كرد و فرمود: (بِسَلامٍ مِنَّا)- سلامى از ما و سنمتّعهم- به زودى ايشان را بهره‌مند مى‌كنيم و جهاتى ديگر نظير اينها.

و نيز روشن گرديد كه تفسيرى كه بعضى از مفسرين براى جمله‌(عَلى‌ أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَكَ) كرده و گفته‌اند: تقدير آن على امم من ذرية من معك است.[1] تفسير درستى نيست براى اينكه اولا تقدير گرفتن، جز در مورد ضرورت خلاف اصل است، و ثانيا با تقدير گرفتن ذريه، همراهان نوح (ع) از مورد خطاب خارج مى‌شوند، و همچنين تفسير آن مفسر ديگر كه گفته: منظور از كلمه امم ، ساير حيواناتى است كه با نوح (ع) در كشتى بودند، چون خداى سبحان در آن حيوانات بركت قرار داده بود.[2] ولى فساد اين تفسير از تفسير قبلى روشن‌تر است‌[3].


[1] مجمع البيان، ج 3، ص 166، ط بيروت،( از 10 جلدى).

[2] مجمع البيان، ج 5، ص 168.

[3] براى اينكه از حيوانات تعبير به امم نمى‌كنند، زيرا اولا تعبير از حيوانات به كلمه ما مى‌آيد نه به كلمه من ، و در ثانى اين از ادب خارج است كه به نوح( ع) گفته شود حيواناتى كه با تو در كشتى هستند. مترجم

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 361
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست