responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 345

تعبير به نداء كه مخصوص صدا زدن از دور است آورده و فرموده‌(وَ نادى‌ نُوحٌ ابْنَهُ) و نفرموده: و قال نوح لابنه- نوح به پسرش گفت .

[گفتگوى نوح (ع) كه از كفر درونى پسرش اطلاع نداشت، با او]

و معناى آيه اين است كه نوح فرزند خود را كه در نقطه دورى كناره‌گيرى كرده بود از همان دور صدا زد (و در ندايش گفت: يا بنى ، و كلمه بنى مصغر- كوچك شده- كلمه ابنى است، كه به معناى پسرم مى‌باشد، قهرا كلمه بنى معناى پسركم را مى‌دهد، و اضافه كردن اين كلمه بر ياى متكلم براى اين است كه بر شفقت و مهربانى گوينده دلالت كند و به پسر بفهماند كه پدرش او را دوست مى‌دارد و خير او را مى‌خواهد). و گفت: اى پسرك من، با ما سوار بر كشتى شو، و با كافران مباش، و گرنه در بلاء شريك آنان خواهى شد، همانطور كه در همنشينى و سوار نشدن بر كشتى شريك آنهايى، و نوح (ع) در اين گفتارش نفرمود و لا تكن من الكافرين- از كافران مباش براى اينكه خيال مى‌كرد مسلمان است، چون از نفاق دلش خبر نداشت و نمى‌دانست كه او تنها به زبان مسلمان و مؤمن است، بدين جهت بود كه او را صدا زد تا با مسلمانان باشد و سوار بر كشتى شود،- و خلاصه اگر از كفر درونى پسرش اطلاع مى‌داشت او را صدا نمى‌زد.(قالَ سَآوِي إِلى‌ جَبَلٍ يَعْصِمُنِي مِنَ الْماءِ قالَ لا عاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ) راغب گفته كلمه ماوى مصدر ميمى از فعل أوى- ياوى- اويا و ماوى است، وقتى مى‌گويى: أوى الى كذا معنايش اين است كه فلانى خود را منضم به فلان كس يا فلان چيز كرد، مضارعش ياوى و مصدرش اوى و باب افعالش آوى- يؤوى- ايواء است، يعنى فلانى را منضم به خود كرد.[1] و معناى آيه اين است كه پسر نوح در پاسخ دعوت پدرش و در رد فرمان او گفت: من به زودى به كوهى منضم مى‌شوم تا مرا از آب حفظ كند و در آب غرق نشوم نوح گفت: امروز هيچ حافظى از بلاى خدا وجود ندارد، زيرا امروز غضب خدا شدت يافته و اين قضاء رانده شده كه تمامى اهل زمين به جز كسانى كه به خود او پناهنده شوند غرق گردند، امروز نه هيچ كوهى عاصم و حافظ است و نه چيز ديگرى.

بعد از اين گفتگو فاصله زيادى نشد كه موج، بين نوح و پسرش فاصله شد و پسرش از غرق شدگان بود، و اگر موج بين آنها فاصله نمى‌شد و گفتگويشان ادامه مى‌يافت به كفر پسرش واقف مى‌شد و از او بيزارى مى‌جست.


[1] مفردات راغب، ص 28، چاپ ايران.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 345
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست