نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 311
به مساله معاد است، و
اينكه نمىدانند حساب و جزاء تنها و تنها به دست خداى تعالى است نه دست كس ديگر.
و اما اينكه
بعضى از مفسرين گفتهاند كه: منظور از اين جهالت، جهالت ضد عقل و حلم است، و
نوح (ع) خواسته است بگويد كه شما كفار نسبت به ما و كار ما سفاهت به خرج داده و
عقل خود را به كار نمىزنيد. و يا منظور از تجهلون اين است كه شما
نمىدانيد كه امتياز يك انسان بر ساير انسانها به پيروى از حق و عمل نيك و آراستگى
به فضائل است، نه به داشتن مال و جاه كه شما مىپنداريد. [1]
معناى بعيدى است از سياق آيه.
(وَ يا قَوْمِ مَنْ يَنْصُرُنِي مِنَ اللَّهِ إِنْ طَرَدْتُهُمْ أَ فَلا
تَذَكَّرُونَ) كلمه ينصرنى در عين اينكه معناى يارى را
مىدهد، بويى هم از معناى منع و يا نجات دهى و امثال آن دارد،- و به همين جهت است
كه با حرف من متعدى شده است.
پس معناى آيه
اين است كه اى قوم كفر پيشه من! اگر من مؤمنان را از خود برانم چه كسى مرا از عذاب
خدا منع مىكند و يا نجات مىدهد؟ چرا متذكر نمىشويد كه راندن آنان ظلم است و
خداى سبحان مظلوم را عليه ظالم نصرت داده و انتقام او را از ظالمش مىگيرد، عقل
خود شما نيز حكم جزمى و قطعى مىكند كه در درگاه خداى سبحان ظالم و مظلوم يكسان
نيستند، و خدا ظالم را بدون كيفر ظلمش هم چنان رها نمىكند كه هر چه خواست ظلم
كند، بلكه او را كيفرى مىدهد كه مايه بدبختى او و خنك شدن دل مظلوم باشد، و خدا
عزيزى است داراى انتقام.
[پاسخ نوح
(ع) به اين حجت اشراف قوم خود كه به نوح (ع) و پيروانش گفتند ما در شما برترى و
فضلى بر خود نمىبينيم]
(وَ لا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزائِنُ اللَّهِ وَ لا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَ لا
أَقُولُ إِنِّي مَلَكٌ) اين جمله پاسخى است از اين قسمت گفتار كفار
كه گفتند:(وَ ما نَرى لَكُمْ عَلَيْنا مِنْ فَضْلٍ) و اين چنين
گفتار آنان را رد مىكند كه شما گويا به خاطر اينكه من ادعاى رسالت كردهام انتظار
داريد من ادعاى فضيلتى بر شما بكنم، و مىپنداريد بر هر پيغمبرى لازم است كه خزائن
رحمت الهى را مالك و كليددار باشد، و مستقيما و مستقلا هر فقيرى را كه خواست غنى
كند، و هر بيمارى را كه خواست شفا دهد، و هر مردهاى را كه خواست زنده كند، و در
آسمان و زمين و ساير اجزاى عالم به دلخواه خود و به هر نحوى كه خواست تصرف نمايد.
و نيز
مىپنداريد كه پيغمبر آن كسى است كه علم غيب داشته و بر هر چيزى كه از نظر ديگران
پنهان است آگاه باشد، و بتواند آن چيزها را به طرف خود جلب كند، و نيز بر هر شرى
[1] روح المعانى، ج 12، ص 42، چاپ بيروت، تفسير الكشاف، ج 2، ص
390، چاپ بيروت.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 311