responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 290

است.

و در الدر المنثور است كه ابن ابى حاتم و ابن مردويه و ابو نعيم در كتاب المعرفة از على بن ابى طالب (ع) روايت كرده‌اند كه گفت: هيچ مردى از قريش نيست مگر آنكه چند آيه از قرآن در باره‌اش نازل شده. مردى از آن جناب پرسيد در حق خودت چه آيه‌اى نازل شده؟ فرمود: مگر سوره هود را نخوانده‌اى آنجا كه مى‌فرمايد:(أَ فَمَنْ كانَ عَلى‌ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ يَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ)، رسول خدا 6 بر بينه‌اى از پروردگارش بود و من شاهدى از او[1].

مؤلف: و در تفسير برهان‌[2] از تفسير ثعلبى نقل كرده كه او به سند خود از شعبى با حذف اسناد از على (ع) نظير اين حديث را نقل كرده است. و در همان كتاب‌[3] از ابن مغازلى و او با حذف سند از عباد بن عبد اللَّه از على (ع) نظير آن را روايت كرده و همچنين از كنوز الرموز تاليف رسعنى مثل آن را آورده.

و در الدر المنثور آمده كه ابن مردويه از طريقى ديگر از على (ع) روايت كرده كه فرمود: رسول خدا 6 آيه‌(أَ فَمَنْ كانَ عَلى‌ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ) را تلاوت كرده و فرمودند: منظور منم، و منظور از جمله‌(وَ يَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ) على است.[4] مؤلف: و در تفسير برهان از ابن مغازلى نقل كرده كه در تفسير اين آيه نظير اين روايت را از رسول خدا 6 آورده.[5] و در تفسير برهان از ابن مغازلى نقل كرده كه وى به سند خود از على بن حابس روايت كرده كه گفت: من به اتفاق ابو مريم بر عبد اللَّه بن عطاء وارد شديم. ابو مريم گفت: آن حديثى را كه قبلا از ابى جعفر براى ما نقل كردى اينك بار ديگر حديث كن. ابن عطاء گفت: من نزد ابى جعفر نشسته بودم كه ناگهان پسر عبد اللَّه بن سلام از آنجا گذشت، پرسيدم: فدايت شوم! اين پسر همان كسى است كه علم كتاب نزد او است؟ فرمود: نه، ولى آن كسى كه علم كتاب نزد او است صاحب شما (آن كسى كه شما به وى محبت مى‌ورزيد) على بن ابى طالب است،


[1] الدر المنثور، ج 3، ص 324.

[2] تفسير برهان، ج 2، ص 214.

[3] تفسير برهان، ج 2، ص 215.

[4] الدر المنثور، ج 3، ص 324.

[5] تفسير برهان، ج 2، ص 214.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 290
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست