نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 280
(يَخْفى عَلَى
اللَّهِ مِنْهُمْ شَيْءٌ )[1]، و نيز فرموده:(وَ بَرَزُوا لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ)[2]. پس اينكه فرمود:
(أُولئِكَ يُعْرَضُونَ عَلى رَبِّهِمْ) معنايش اين شد كه در
آن روز ملائكه موكل بر مشركين، آنان را مىآورند و در موقفى قرار مىدهند كه بين
آنان و پروردگارشان هيچ حجابى حايل نباشد تا خداى تعالى بين آنان داورى كند.
(وَ يَقُولُ الْأَشْهادُ هؤُلاءِ الَّذِينَ كَذَبُوا عَلى رَبِّهِمْ)- كلمه
اشهاد جمع شهيد (گواه) است، مانند كلمه اشراف كه جمع شريف است.
بعضى[3] گفتهاند:
جمع شاهد است، مانند اصحاب كه جمع صاحب است. مؤيد قول اول آيه شريفه زير است كه
مىفرمايد:
(فَكَيْفَ إِذا جِئْنا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ)[4] كه اين آيه
نيز از روزى خبر مىدهد كه اشهاد قيام مىكنند، پس اشهاد همان شهيدهاى امتها
هستند، در نتيجه اين كلمه جمع شهيد است. و نيز آيه زير كه مىفرمايد:(وَ جاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَعَها سائِقٌ وَ شَهِيدٌ)[5].
و اينكه
اشهاد در آن روز مىگويند: اينها آن كسانىاند كه در دنيا به پروردگار خود دروغ بستند
شهادتى است از آن گواهان عليه مشركين كه به خداى تعالى افتراء بستند كه در حقيقت
از ناحيه شهادت اشهاد عليه آنان مسجل مىشود كه آنان مفترى بودند، چون آنجا موقفى
است كه جز حق چيزى گفته نمىشود، و كسى را نيز از گفتن حق و اعتراف و قبول حق چاره
و مفرى نيست، هم چنان كه در جاى ديگر فرموده:(يَوْمَ
تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ
تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعِيداً)[6].
(أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ
اللَّهِ ...) اين جمله تتمه كلام گواهان است، دليل بر اين معنا آيه زير است كه
مىفرمايد:
[4] چه خواهند كرد روزى كه از هر امتى شهيدى بياوريم. سوره
نساء، آيه 41
[5] هر انسانى مىآيد در حالى كه يك فرشته او راى به جلو مىراند
و فرشتهاى ديگر گواه او است.
سوره ق، آيه 21
[6] روزى كه هر شخصى در مىيابد كه آنچه از خير كرده حاضر است و
آنچه بدى كرده نيز حاضر است آن وقت آرزو مىكند كه اى كاش بين او و بديهايش
فاصلهاى زياد بود. سوره آل عمران، آيه 30
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 280