responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 21

را كه در دنيا فقط به آنان داده بود، و قرآن كريم وضع آن روز آنان را چنين حكايت مى‌كند:

[حمد و ستايش خداى تعالى فقط از بندگان مخلص خدا بر مى‌آيد]

(نُورُهُمْ يَسْعى‌ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا)[1].

در اين جا است كه خداى تعالى شرابى طهور به آنان مى‌چشاند و با آن، سريره و باطنشان را از هر شرك آشكار و پنهانى پاك مى‌كند، و در نور علم و يقين غرقشان مى‌سازد، و از اقيانوس دلشان چشمه‌هاى حكمت بر زبانهايشان جارى مى‌كند، در نتيجه نخست خداى تعالى را تسبيح و تنزيه نموده، سپس به رفقايشان كه همان انبياء و صديقين و شهداء و صالحين‌اند سلام مى‌كنند، آن گاه خدا را با رساترين وجه و به بهترين بيان حمد و تسبيح و ثنا مى‌گويند.

اين آن مطالبى است كه دو آيه شريفه مورد بحث قابل انطباق بر آنها هست- و خدا داناتر است- اينك اين دو آيه را جمله جمله معنا مى‌كنيم: كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالح مى‌كنند(تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ)، در جنات نعيم نهرها از زير كاخشان روان است. گفتيم كه در اين جمله سخن از بهشت ولايت و تطهير دلها است،(دَعْواهُمْ فِيها سُبْحانَكَ اللَّهُمَّ)، دعوايشان در آن بهشت‌ها همه اين است كه بارالها تو را تسبيح مى‌گوئيم. و گفتيم كه در اين جمله خدا را از هر نقص و حاجت و شريكى منزه مى‌دارند، و اين گفتارشان بر وجه حضور است، يعنى خدا را حاضر مى‌بينند و تسبيحش مى‌گويند، چون اولياى خدا از پروردگار خود محجوب نيستند،(وَ تَحِيَّتُهُمْ فِيها سَلامٌ) و در آنجا درودشان به يكديگر سلام است، كه اين ملاقات را به نشانه امنيت مطلق نامگذارى كردن است، گو اينكه در دنيا نيز يكديگر را به كلمه سلام تحيت مى‌گويند، و ليكن سلام در دنيا علامت امنيت نسبى و امنيتى اندك است، اما در بهشت علامت امنيت مطلق است،(وَ آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ) آخرين مرحله كمال علم اهل بهشت بدينجا منتهى مى‌شود كه خدا را بعد از تسبيح و تنزيه ثنا گويند.

در سابق در تفسير آيه شريفه:(الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ)[2] نيز گفتيم كه هر چند هر كسى مى‌تواند به زبان بگويد(الْحَمْدُ لِلَّهِ) و ليكن از آنجا كه حمد، توصيف و ستودن خداى تعالى است، هر كسى نمى‌تواند خداى را توصيف كند، اين كار تنها از بندگان مخلص خداى تعالى بر مى‌آيد، افراد انگشت‌شمارى كه خداى تعالى آنان را براى خود خالص نموده، و به‌


[1] نورشان در پيشاپيش آنان و در سمت راستشان در حركت است، مى‌گويند: پروردگارا نور ما را براى ما به حد كمال و تمام برسان. سوره تحريم، آيه 8

[2] سوره حمد، آيه 2 .

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 21
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست