responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 177

كرده هم چنان كه در مواردى ديگر وعد ، قدم ، لسان ، مدخل و مخرج را اضافه به صدق كرده و فرموده: وعد الصدق ، قدم صدق ، لسان صدق ، مدخل صدق و مخرج صدق همه به اين منظور است كه بفهماند لوازم معنا و آثارى كه از اين اشياء مطلوب است در اين اشياء موجود مى‌باشد، و به راستى موجود مى‌باشد، بدون اينكه در چيزى از آثارش كه به زبان دلالت التزاميه‌اش وعده آن را به طالبش مى‌دهد دروغ بگويد، مثلا وعده صدق آن وعده‌اى است كه وعده دهنده‌اش زود به آن وفا مى‌كند، و شخص موعود به آن وعده را خوشحال مى‌سازد، وعده‌اى است كه جا دارد موعود آن اميد به آن ببندد، و آرزومند وقوعش باشد، و اما وعده‌اى كه وعده صدق نباشد، قهرا وعده كذب است، كانه خود آن وعده به زبان دلالت التزاميه‌اش مى‌گويد كه: من آثار مطلوب را ندارم.

[معناى‌(مُبَوَّأَ صِدْقٍ) كه در وصف مسكن بنى اسرائيل آمده است و اشاره به مفهومى كه از اضافه اشياء و مفاهيم به كلمه صدق ، استفاده مى‌شود]

و بنا بر اين، پس جمله‌(مُبَوَّأَ صِدْقٍ) دلالت دارد بر اينكه خداى سبحان بنى اسرائيل را در مسكنى سكنى داد كه در آن، آنچه انسان از مسكن انتظار دارد موجود بوده است. يك انسان از مسكن مطلوب و مرغوب اين را مى‌خواهد كه آب و هواى خوبى داشته باشد و سرزمينش پر از بركات و داراى وفور نعمت باشد و بتواند در آن استقرار يابد. و آن مسكن عبارت بود از نواحى بيت المقدس و شام كه خداى- عز و جل- بنى اسرائيل را در آنجا سكنى داد و آن را سرزمين مقدس و نيز سرزمين مبارك نام نهاد. قرآن كريم داستان داخل شدن بنى اسرائيل در آنجا را ذكر فرموده است.

و اما اينكه بعضى گفته‌اند منظور از اين‌(مُبَوَّأَ صِدْقٍ)، مصر است كه بنى اسرائيل داخل آن شده خانه‌هايى براى خود ساختند معنايى است كه قرآن شريف آن را ذكر نكرده.

علاوه بر اين، به فرضى هم كه بنى اسرائيل بعد از غرق شدن فرعون دوباره به مصر برگشته باشند، سرزمين مصر براى آنان سرزمين مستقرى نبوده، و سرزمينى را كه سكونت در آن مستقر و دائمى نباشد مبوأ صدق نمى‌خوانند.

آيه مورد بحث، يعنى جمله‌( وَ لَقَدْ بَوَّأْنا بَنِي إِسْرائِيلَ‌) ...(مِنَ الطَّيِّباتِ ) سياق شكايت و گلايه و سرزنش را دارد. شاهد اينكه آيه در چنين سياقى است اينست كه به دنبالش مى‌فرمايد:

(فَمَا اخْتَلَفُوا حَتَّى جاءَهُمُ الْعِلْمُ‌)- اختلاف نكردند مگر بعد از آنكه به حقيقت امر علم پيدا كردند ، و نيز مى‌فرمايد: (إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ‌)- خداى تعالى بين آنان داورى خواهد كرد .... كه همه اينها بيانگر عاقبت وخيمى است كه اختلاف آنان از روى علم و آگاهى ببار آورد. اين جمله به منزله نتيجه‌اى است كه از نقل سرگذشت گرفته شده است.

و معناى آيه اينست كه: ما نعمت را بر بنى اسرائيل تمام كرديم و آنان را در مسكنى كه‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 177
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست