نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 132
مىشود كه خودش چيزى
ندارد تا از فوت آن بترسد و يا به خاطر از دست دادن آن اندوهناك گردد.
[توجيه و
توضيحى در مورد اينكه اولياى خدا، ترس و اندوهى ندارند و بيان اينكه اطلاق جمله:(لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ) شامل نفى ترس و
اندوه هم در دنيا و هم در آخرت مىشود]
چون خوف
هميشه از اينجا سرچشمه مىگيرد كه نفس، احتمال ضررى را بدهد كه ضرر او است، و از
اين راه اندوه به دل وارد مىشود كه آدمى چيزى را كه دوست داشته از دست بدهد، و يا
چيزى را كه كراهت داشته گرفتارش شود. و خلاصه، خوف و اندوه به خاطر از دست دادن
نفع و يا برخورد با ضرر دست مىدهد، و تحقق اين خوف و اندوه وقتى قابل تصور است كه
آدمى براى خود ملك و يا حقى نسبت به آن چيزى كه از آن خوف و اندوه دارد قائل باشد،
مثلا خود را مالك فرزند و يا جاه، و يا آنها و غير آنها را متعلق حق خود بداند، و
اما چيزى را كه مىداند به هيچ وجه بين او و آن چيز علقه و رابطهاى نيست، هيچ وقت
در باره آن نه ترسى پيدا مىكند و نه اندوهى. و بر اين حساب اگر كسى را فرض كنيم
كه معتقد است به اينكه تمامى عالم و تك تك موجودات آن و حتى وجود خودش ملك مطلق
خداى سبحان است و احدى در اين ملكيت شريك او نيست قهرا خود را نيز مالك هيچ چيز
نمىداند، و هيچ چيزى را متعلق حق خود به حساب نمىآورد تا در باره آن دچار خوف و
يا اندوه گردد، و اين حالت همان وضعى است كه خداى تعالى اولياى خود را به داشتن آن
توصيف نموده و فرموده:(أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ
عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ).
پس اولياى
خدا نه از چيزى مىترسند، و نه براى چيزى اندوه مىخورند- نه در دنيا و نه در
آخرت- مگر آنكه خداى تعالى اراده كند كه آنان از چيزى بترسند و يا در باره آن
اندوه خورند، همانطور كه از آنان خواسته است تا از پروردگارشان بترسند، و از فوت
كرامتى الهى كه از آنان فوت شده اندوه بخورند، و همه اينها مراحلى است از تسليم
خدا شدن- دقت بفرمائيد.
بنا بر اين،
اطلاق آيه كه خوف و اندوه را بطور مطلق از اولياى خدا نفى مىكند، دلالت دارد بر
اينكه اولياى خدا هم در دنيا متصف به نداشتن خوف و اندوهند، و هم در آخرت. و اما
امثال آيات:(إِلَّا الْمُتَّقِينَ يا عِبادِ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمُ
الْيَوْمَ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِآياتِنا وَ كانُوا
مُسْلِمِينَ)[1]، منافاتى با
اين اطلاق ندارد، زيرا هر چند ظاهر آن آيات اين است كه در مقام معرفى اولياى خدا
است به آن معنايى كه آيه مورد بحث براى اولياى خدا كرده الا اينكه
[1] مگر متقين كه به ايشان گفته مىشود: اى بندگان من امروز هيچ
ترسى بر شما نيست، و اندوهى نخواهيد داشت، و متقين همان كسانى هستند كه به آيات ما
ايمان دارند و تسليم ما بودهاند. سوره زخرف، آيه 68 و 69
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 10 صفحه : 132