نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 1 صفحه : 633
و ما ميتوانيم امر
(كلوا- بخوريد) در آيه مورد بحث را هم حمل بر اين معناى وسيع كنيم، براى اينكه
مطلق است (هم با معناى خوردن ميسازد، و هم با مطلق تصرفات) و در اينصورت معناى آيه
اين ميشود كه از آنچه خدا از نعمتهاى خود در زمين آفريده و در اختيار شما قرار
داده بخوريد و در آن تصرف كنيد كه هم حلال و هم طيب است.
يعنى هيچ
مانعى به غير از آنچه كه از ناحيه طبيعت خودتان و يا از ناحيه طبيعت زمين مانع است
شما را از خوردن و تصرف آنچه حلال است جلوگير نشود، (بله آنها كه به طبع خود قابل
اكل نيستند مانند سنگ و چوب و يا آنها كه طبع آدمى خوردن آن را نمىپذيرد، مانند
كثافات، و يا آنهايى كه طبيعت شما از آن تنفر ندارد و خوردن آن را ميپذيرد و ليكن
سليقه دينى مثلا مانع از خوردن آن است، چون از راه جبر جائر بدست آمده است خوردنش
حلال نيست).
(كُلُوا
مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلالًا طَيِّباً) اين جمله اباحهاى عمومى و بدون قيد و
شرط را آماده ميكند، چيزى كه هست جمله:(وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ
الشَّيْطانِ) الخ، ميفهماند كه در اين ميان چيزهاى ديگرى هم هست كه نامش خطوات
شيطان است و مربوط به همين اكل حلال طيب است، و اين امور، يا مربوط به نخوردن
بخاطر پيروى شيطان است و يا خوردن بخاطر پيروى شيطان است و چون تا اينجا معلوم
نكرد كه آن امور چيست؟ لذا براى اينكه ضابطهاى دست داده باشد كه چه چيزهايى پيروى
شيطان است؟ كلمه سوء و فحشاء و سخن بدون علم را خاطر نشان كرد و فهماند كه هر چيزى
كه بد است، يا فحشاء است يا بدون علم حكم كردن است، پيروى از آن، پيروى شيطان است.
و وقتى
نخوردن و تصرف نكردن در چيزى كه خدا دستور به اجتناب از آن نداده، جائز نباشد،
خوردن و تصرف بدون دستور او نيز جائز نيست، پس هيچ اكلى حلال و طيب نيست، مگر آنكه
خداى تعالى اجازه داده و تشريعش كرده باشد (كه همين آيه مورد بحث و نظائر آن تشريع
حليت همه چيزها است) و از خوردن آن منع و ردعى نكرده باشد.
مانند آيه
(173) همين سوره كه مىفرمايد:(إِنَّما حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ
وَ الدَّمَ) الخ، و در آن از خوردن چيزهايى نهى فرموده، پس برگشت معناى آيه به
اين مىشود (و خدا داناتر است) كه مثلا بگوئيم: از همه نعمتهاى خدا كه در زمين
براى شما آفريده بخوريد، زيرا خدا آنها را براى شما حلال و طيب كرد و از خوردن هيچ
حلال طيبى خوددارى مكنيد، كه خوددارى از آن هم سوء است، هم فحشاء، و هم بدون علم
سخن گفتن، (يعنى وهم تشريع) و شما حق نداريد تشريع كنيد، يعنى چيزى را كه جزء دين
نيست، جزء دين كنيد، كه اگر چنين كنيد خطوات شيطان را پيروى كردهايد.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 1 صفحه : 633