نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 1 صفحه : 499
برخيزد و از پرسشها
پاسخ گويد اينجاست كه خداى تعالى به رسول گراميش ميفرمايد:(فَكَيْفَ إِذا جِئْنا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَ
جِئْنا بِكَ عَلى هؤُلاءِ شَهِيداً)[1] و بحكم اين آيه آن جناب شهيد بر شهيدان يعنى بر رسولان است.[2] و در تهذيب از ابى بصير از يكى از
دو امام باقر و صادق ع روايت كرده كه گفت: به آن جناب عرضه داشتم: آيا خداى تعالى
به رسول خدا 6 دستور داده بود كه بسوى بيت المقدس نماز بگزارد؟ فرمود: بله، مگر
نمىبينى خداى سبحان فرموده:(وَ
ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْها إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ
الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلى عَقِبَيْهِ) الخ.[3] مؤلف:
مقتضاى اين حديث اين است كه جمله:(الَّتِي كُنْتَ عَلَيْها) صفت
قبله باشد، و مراد بقبله، بيت المقدس باشد، و اينكه آن قبلهاى كه رسول خدا 6 رو
بان مىايستاده، همان بيت المقدس بوده باشد و همين معنا را سياق آيات تاييد مىكند
كه بيانش گذشت.
از اينجا آن
روايتى هم كه از امام عسكرى ع نقل شده تاييد ميشود، چون آن جناب فرموده: مردم مكه
هواى قبله شدن كعبه را داشتند خداى تعالى با قبله قرار دادن بيت المقدس امتحانشان
كرد تا معلوم شود چه كسى بر خلاف هواى نفسش رسول خدا 6 را پيروى مىكند بر خلاف
مردم مدينه كه هواى بيت المقدس بسر داشتند و خداى تعالى با برگرداندن قبله
دستورشان داد با هواى نفس خود مخالفت نموده رو به كعبه نماز بگزارند تا باز معلوم
شود چه كسى پيروى رسول خدا 6 مىكند؟ و چه كسى مخالفت مينمايد؟ كه هر كس او را
بر خلاف ميل درونيش اطاعت كند، مصدق او و موافق او است (تا آخر).[4]
با اين حديث فساد گفتار ديگرى نيز روشن مىگردد و آن اين است كه جمله(الَّتِي كُنْتَ عَلَيْها) مفعول دوم براى كلمه (جعلنا) است و معناى آيه
اين است كه ما قبل از بيت المقدس قبله را كعبهاى كه (كنت عليها) نكرديم، استدلال
كرده است بجمله(إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ) كه حاصل
معنا چنين ميشود (ما قبل از بيت المقدس كعبه را كه الان رو به آن هستى قبله نكرديم
مگر براى اينكه بفهميم چه كسى رسول را پيروى مىكند) لكن اين حرف بيهوده است زيرا
همانطور كه قبلا گفتيم سياق بر خلاف آنست.
و در تفسير
عياشى از زبيرى روايت كرده كه گفت: از امام صادق ع پرسيدم: آيا مرا از ايمان خبر
نميدهى؟ بدانم آيا ايمان مجموع قول و عمل است و يا قول بدون عمل؟ فرمود:
ايمان همهاش
عمل است، چون خود قول هم يكى از اعمال است كه خدا واجبش كرده در كتابش