نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 1 صفحه : 395
امر او تنها چنين است
كه وقتى اراده چيزى كند، بگويد: بباش، و او موجود شود)[1]
و نيز فرموده:
((وَ ما
أَمْرُنا إِلَّا واحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ)، امر ما جز يكى آنهم
مانند چشم بر هم زدن نمىباشد)[2] و بحث
مفصل از اين نكته و از اين حقيقت قرآنى، انشاء اللَّه در ذيل آيه 82 سوره يس خواهد
آمد.
[معنى
سبحان ]
(سبحانه) اين
كلمه مصدرى است بمعناى تسبيح و جز با اضافه استعمال نمىشود و هر جا هم استعمال
ميشود مفعول مطلق فعلى است تقديرى و تقديرش (سبحته تسبيحا است، يعنى من او را به
نوعى ناگفتنى تسبيح مىگويم و يا بنوعى كه لايق شان اوست تسبيح مىگويم)، آن گاه
فعل (سبحته) حذف شده و مصدر (سبحان) بضمير مفعول فعل (كه بخدا برمىگردد) اضافه شده،
و آن ضمير بجاى خود خدا نشسته است، و در اين كلمه تاديبى است الهى كه خداى را از
هر چيزى كه لايق بساحت قدس او نيست منزه ميدارد.
(كُلٌّ
لَهُ قانِتُونَ) كلمه قانت اسم فاعل از مصدر قنوت است و قنوت بمعناى تذلل و عبادت
است.
(بَدِيعُ
السَّماواتِ)، كلمه (بديع) صفت مشبهه از مصدر بداعت است، و بداعت هر چيز، بمعناى
بى مانندى آنست، البته مانندى كه ذهن بدان آشنا باشد.
(فيكون) اين
جمله نتيجه گفتار (كن) است و اگر صداى پيش گرفته و نون آن ساكن نشده، جهتش اينست
كه در مورد جزاء شرط قرار نگرفته است.
بحث روايتى
[ (شامل روايتى در ذيل جمله بديع السماوات و الارض )]
در كتاب كافى
و كتاب بصائر، از سدير صيرفى روايت كردهاند كه گفت: من از حمران بن أعين شنيدم:
كه از امام باقر ع از آيه:(بَدِيعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ) مىپرسيد و
آن جناب در پاسخش فرمود: خداى عز و جل همه اشياء را بعلم خود و بدون الگوى قبلى
آفريد، آسمانها و زمين را خلق كرد، بدون اينكه از آسمان و زمينى قبل از آن الگو
گرفته باشد، مگر نشنيدى كه مىفرمايد:
(وَ كانَ
عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ)؟.[3] مؤلف: و
در اين روايت غير آنچه ما استفاده كرديم، استفاده ديگرى شده بس لطيف، و آن اينست
كه مراد از كلمه (ماء)، در جمله:(وَ كانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ) غير آن آبى
است كه ما آن را آب مىناميم، بدليل اينكه قبلا فرمود: همه اشياء و آسمانها و زمين
را بدون الگو و مصالح قبلى آفريد،