responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 1  صفحه : 371

عطف كرده‌اند، و از اينجا مى‌فهميم كه منظور از (الذين آمنوا) تمامى اهل ايمان برسولخدا 6 نيستند، و چنان نيست كه همه را و لو هر جور كه باشند شامل شود، چون اگر اينطور بود، ديگر لازم نبود آباء و ذريات و ازواج را بر آنان عطف كند، زيرا عطف در جايى صحيح است كه تفرقه و دوئيتى در بين باشد، و اما در جايى كه جمعى در يك غرض در عرض هم قرار گرفته و در يك صف واقع هستند، ديگر عطف معنا ندارد.

اين تفاوت كه گفتيد در ميان تعبير به (الذين آمنوا)، و تعبير به (مؤمنين) هست، از آيه:

((وَ الَّذِينَ آمَنُوا، وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمانٍ، أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ، وَ ما أَلَتْناهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ، كُلُّ امْرِئٍ بِما كَسَبَ رَهِينٌ‌)، كسانى كه ايمان آوردند، و ذريه‌شان هم پيرويشان كردند، ما ذريه‌شان را بايشان ملحق مى‌كنيم، و از اعمالشان چيزى كم نمى‌كنيم، هر كسى در گرو كرده‌هاى خويش است)[1] نيز استفاده ميشود، چون ذريه مؤمن را ملحق به (الذين آمنوا) دانستند، نه در صف آنان، معلوم ميشود ذريه مصداق (الذين آمنوا) نيستند، چون اگر بودند ديگر وجهى نداشت كه آن را به ايشان ملحق كند، بلكه (الذين آمنوا) شامل هر دو طائفه مى‌شود.

در اينجا ممكن است كسى بگويد: چه عيبى دارد كه جمله:(وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ) را قرينه بگيريم، بر اينكه مراد از جمله: (الذين آمنوا) همه طبقات مؤمنين نيستند، اما نسبت بطبقه بعدى، و مراد بجمله دوم همه طبقات دوم از مؤمنينند؟.

در جواب مى‌گوييم بنا بر اين همان جمله: (الذين آمنوا) شامل تمامى مؤمنين در همه نسلها ميشود، ديگر حاجتى بذكر جمله دوم نبود، و نيز حاجت و وجهى صحيح نيست براى جمله: (و از اعمالشان چيزى كم نمى‌كنيم) الخ، مگر نسبت بآخرين نسل بشر كه ديگر نسلى از او نمى‌ماند، كه اين طبقه ملحق به پدران خود مى‌شوند، و چيزى از اعمالشان كم نميشود و لكن هر چند اين معنا معناى معقولى است اما سياق آيه با آن مساعد نيست.

چون سياق آيه سياق تشريف و برترى دادن طبقه‌اى بر طبقه ديگر است و بنا باحتمال شما، ديگر تشريفى باقى نمى‌ماند، و برگشت معناى آيه باين ميشود: كه مؤمنين هر چند بعضى از بعضى ديگر منشعب گشته، و بانان ملحق مى‌شوند، اما همه از نظر رتبه در يك صف قرار دارند، و هيچ طبقه‌اى بر طبقه ديگر برترى ندارد، و تقدم و تاخرى ندارند، چون ملاك شرافت، ايمان است كه در همه هست.

و اين همانطور كه گفتيم با سياق آيه مخالف است، چون سياق آيه دلالت بر تشريف و


[1]- سوره طور آيه 21

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 1  صفحه : 371
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست