نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 1 صفحه : 269
خوب، وقتى عطاهاى خدا
به بندگان با ايمان و صالحش اين باشد، كه ما فوق تصور و از اندازه و قدر بيرون
باشد، معلوم است كه آنچه برسولش در مقام امتنان عطاء مىكند، وسيعتر و عظيمتر از
اينها خواهد بود، (دقت بفرمائيد).
اين وضع عطاى
خداى تعالى است، و اما ببينيم خوشنودى رسول خدا 6 چه حد و حدودى دارد، و اين را
ميدانيم كه اين خوشنودى غير رضا بقضا، و قسمت خدا است، كه در حقيقت برابر با امر
خدا است، چون خدا مالك و غنى على الاطلاق است، و عبد جز فقر و حاجت چيزى ندارد، و
لذا بايد بآنچه پروردگارش عطا مىكند راضى باشد، چه كم و چه زياد، و نيز بايد بان
قضايى كه خدا در بارهاش مىراند، خوشنود و راضى باشد، چه خوب و چه بد، و وقتى
وظيفه هر عبدى اين بود، رسول خدا 6 باين وظيفه داناتر، و عاملتر از هر كس ديگر
است، او نميخواهد مگر آنچه را كه خدا در حقش بخواهد.
[معنى رضا
در آيه كريمه(وَ لَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضى)]
پس رضا در
آيه:(وَ لَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضى)، اين رضا
نيست، چون گفتيم: رسول خدا 6 از خدا راضى است چه عطا بكند، و چه نكند، و در آيه
مورد بحث رضايت رسول خدا 6 در مقابل اعطاء خدا قرار گرفته، و اين معنا را
مىرساند: كه خدا اينقدر بتو ميدهد تا راضى شوى، پس معلوم است اين رضا غير آن است،
نظير اين است كه بفقيرى بگويى: من آن قدر بتو مال ميدهم، تا بى نياز شوى، و يا
بگرسنهاى بگويى: آن قدر طعامت ميدهم تا سير شوى، كه در اين گونه موارد رضايت رسول
خدا 6 و بى نياز كردن فقير، و طعام بگرسنه بهيچ حد و اندازهاى مقيد نشده.
هم چنان كه
مىبينيم نظير چنين اعطاى بى حدى را خداوند بطائفهاى از بندگانش وعده داده، و
فرمود: ((إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا، وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ، أُولئِكَ
هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ، جَزاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ، جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي
مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ، خالِدِينَ فِيها أَبَداً، رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ،
وَ رَضُوا عَنْهُ، ذلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُ)، كسانى كه ايمان
آورده، و عمل صالح كردند، بهترين خلق خدايند، پاداششان نزد پروردگارشان عبارتست از
بهشتهاى عدن، كه نهرها از دامنه آنها روانست، و ايشان ابدا در آن جاويدانند، خدا
از ايشان راضى است، و ايشان هم از خدا راضى ميشوند، اين پاداشها براى كسى است كه
از پروردگارش در خشيت باشد)،[1].
كه اين وعده
نيز از آنجا كه در مقام امتنان است و وعدهاى است خصوصى، لذا بايد امرى باشد، ما
فوق آنچه كه مؤمنين بطور عموم وعده داده شدهاند، و بايد از آن وسيعتر، و خلاصه
بى حساب باشد.