نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 9 صفحه : 32
مدها از غرب باید وارد بشود، هر روز تغییر که بکند شما هم تغییرش بدهید. همه چیزهاى شما از غرب وارد مىشد. تبلیغات بود دیگر، همه هم عادت کرده بودند. اگر امروز یک چیزى مىآمد و مىگفتند در مثلا انگلستان یک همچو چیزى شده است، فورا آنجا همه اینها را باید کنار بگذارند، آن پیش بیاید، این مد پیش بیاید. چند مرتبه در، در پیراهنى که مىخواستند براى فرح درست کنند، براى تاجگذارى گمانم بود، چند مرتبه طراحها با طیارهها رفت و آمد کردند و چقدر الان من یادم نیست، خرج این شد، براى اینکه یک پیراهن را درست بکنند. آنوقت خوشمزه این بود که در یکى از گفتههایش این بود که ما بچههایمان را لباس عوضى این را به آن کوچیکه مىپوشانیم!! این در روزنامهها بود، این آدمى که سه مرتبه طیاره باید برود و برگردد تا این طرح را درست بکند و چقدر، صد و پنجاه هزار تومان نمىدانم چقدر بود که براى طرح یک پیراهن درست مىکنند، مىخواهند چه بکنند؟ مىخواهند شما را خواب کنند. روحانیت نمىخواهد شما را خواب کند. اینها از روحانیت مىترسند براى اینکه روحانیت مىخواهد اینها را بیدار کند. از بیدارى، از آدم بیدار اینها مىترسند، از آدم خواب چه ترسى دارند؟ اینها با اگر اینها را خواب مىکردند، روحانیت را به عرش اعلى مىبردند. اگر اینها اهل این بودند که مردم را خواب مىکردند، رضا شاه روحانیت را ترویج مىکرد و نه همچو مىکرد که شوفر سوار اتومبیلشان نکند. شوفرها سوار نمىکردند ما را بعضىمان را... مىگفتند، یک شوفر گفت که من قرار دادهام با خدا که دو طایفه را سوار اتومبیل نکنم یکى فواحش را، یکى آخوندها را....
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 9 صفحه : 32