responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله    جلد : 9  صفحه : 31

مى‌خوابیم، بودجه مى‌خواهیم چکار؟ این آخوند است که این را مى‌گوید. همین آخوندها هستند که شما مى‌گویید که اینها کذا و کذا هستند که وقتى رفتند مجلس خبرگان و برایشان ده میلیون بودجه قرار دادند اعتراض کردند که ما بودجه مى‌خواهیم چه کنیم برایشان - عرض مى‌کنم که - یک جایى را گرفته بودند، تخت‌هایى گرفته بودند. ما تخت مى‌خواهیم چه کنیم؟ ما هر کداممان بیاییم در مجلس همین جا عبایمان را دوش مى‌کشیم، همین جا هم مى‌خوابیم. اینها نمى‌خواهند اینها را، اینها یک رژیمى را مى‌خواهند، یک وضعى را مى‌خواهند که جیب‌هاى اینها پر بشود بقدرى که تخمه کنند که ندانند چه مى‌کنند، سرمایه‌هاى اینجا را ببرند به خارج. ارز اینجا را الان هم مشغولند که ببرند به خارج و براى خودشان آنجا تعیش کنند. من در پاریس که بودم یکى از مطالبى که شنیدم آنچه که یادم ماند و تحفه بود یک کلمه‌اش بود، براى یکى از بستگان همین رژیم، بستگان همین محمدرضا، یکى (حالا از کدامشان بود آن هم یادم نیست) ویلایى در خارج هست، قیمت ویلا را هم من یادم نیست اما آنى که یادم ماند این است که 6 میلیون دلار خرج گلکارى، ملتفتید یعنى چه؟ 6 میلیون دلار یعنى 42 میلیون تومان یا پنج میلیون دلار، حالا یکى از اینها. پنج میلیون ظاهرا پنج میلیون، پنج میلیون دلار خرج گلکارى آن ویلا. آنها این را مى‌خواهند. آنها هم که اطراف آنها هستند و - عرض مى‌کنم که - الان در کردستان غائله درست کرده‌اند و برادرهاى کرد ما را اغفال کرده‌اند، آنها مى‌خواهند اینطورى این وضع را پیش بیاورند که از شما بگیرند و در جیب‌هایشان پر کنند و ویلا در آنجا درست کنند که پنج میلیون دلار، 35 میلیون تومان خرج گلکاریش بشود. من خودم همه چیز را یادم نیست چقدر بود، اصلا نمى‌دانم چقدر بود اما این را یادم بود. خوب سال دیگر هم همین طور. در هر صورت آن دو تا مطلبى که اینها داشتند ما را اول میان تهى کردند، خودمان را از خودمان گرفتند، تبلیغات، تعلیمات همه چیز استعمارى بود، خودمان رااز خودمان تهى کردند. این دو قدرتى هم که مى‌شد یک کارى بکنند از ما گرفتند، مى‌گرفتند، مى‌خواستند بگیرند، الحمدلله نتوانستند. یکى قدرت اسلام را که از آن مى‌ترسیدند، یکى قدرت خدمه اسلام را که عبارت از روحانیون، اینها را مى‌خواستند بگیرند و شدت هم کردند و گرفتند، در زمان رضاشاه سرکوبى کردند سخت به حیث که خود مردم هم بر ضد روحانیت، طبقات زیادى از آنها بر ضد روحانیت حرف زدند و گفتند و شنیدند و بعد که دیدند با زور مشکل است بعد با حیله وارد شدند، با حیله و با تبلیغات سوء و با اینطور چیزها وارد شدند.

اینها از روحانیت مى‌ترسند، براى اینکه روحانیت مى‌خواهد اینها را بیدار کند!!

و بحمدالله این انقلابى که در ایران پیدا شد که من این انقلاب را خیلى به آن خوشبین هستم، نه از این باب که محمدرضا را شکست داد، این هم زیاد بود، خیلى عظیم بود، و نه از این باب که غرب و شرق را شکست داد، از این باب که یک انقلاب انسانى پیدا شد، خودشان را شناختند. خانم‌هاى ما خودشان را شناختند یعنى چه، فهمیدند چه هستند. تبلیغات کردند که شما خانم‌ها را از آن حیثیتى که دارید بیندازید، از شما بگیرند حیثیت خودتان را، شما را غربى کنند. آرایش‌ها از غرب باید بیاید،



نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله    جلد : 9  صفحه : 31
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست