responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله    جلد : 9  صفحه : 30

به سلطان قبط، به کجا، کاغذهایش همه معروف است دیگر، دعوت کرده آن سلاطین را که بیایید آدم بشوید، مسلم بشوید، نه اینکه خواسته است که مردم را لالایى بگوید خواب کند، افیون باشد هر که قرآن را بخواند. آخر بى‌انصافى این است که قرآنى که در خانه همه مسلمان‌ها هست، همه دارند این قرآن را مى‌بینند، قرآنى که هر صفحه‌اش را که باز کنى راجع، یا مثلا هر جزئیش را که ببینید راجع به قتال و راجع به کشتار اشخاص طاغوت و بر انگیختن مستضعفین در مقابل مستکبرین است. این بى انصاف‌ها قرآن را که در دسترس همه هست، نادیده گرفتند. آنوقت مى‌گویند که اسلام آمده است که مردم را، مستضعفین را خواب کند و مستکبرین را بر آنها غلبه بدهد. این قرآنى که قتال در آن هست - عرض مى‌کنم که - جنگ مستضعف بر مستکبر هست، سر تا ته آن راجع به فرعون، راجع به اشخاص دیگر و راجع به مستکبرینى که در آن عصر بودند هست و مردم را وادار کرده بر ضد آنها، مى‌گویند که قرآن یا پیغمبر آمده است که این مردم بیچاره و فقیر و رعیت و کشاورز را خواب کند تا محمدرضا بیاید بمکدشان!! این قرآن و آن انبیا، بیاییم سراغ این علماى به اصطلاح اینها دربارى، شما یادتان است، همسن من تقریبا هستید، مى‌شناسم شما را از آنوقت، از وقتى که رضاخان آمد تا امروز چند مرتبه قیام شد، کى قیام کرد؟ از این طبقات دیگر، مردم، از روشنفکرش بگیر، از - نمى‌دانم - نویسنده‌اش بگیر و از اینها در این قیام‌هاى بر ضد، کى بود که قیام کرد؟ قیام آذربایجان را کى کرد؟ علماى آذربایجان، مرحوم آمیرزا صادق آقا، مرحوم انگجى، دیگران کردند قیام اصفهان را کى کرد؟ مرحوم حاج آقا نورالله، دیدید که آمده‌اند علماى اسلام به اینجا و علماى بلاد هم جمع کردند قیام بر ضد رضا خان. قیام خراسان را کى کرد؟ علماى خراسان مرحوم آمیرزا یونس و مرحوم آقازاده و امثال اینها. بعد از او هم یک قیام تنهایى آقاى قمى کرد که آمد به حضرت عبدالعظیم و ما هم حضرت عبدالعظیم بودیم و منتها این قیام‌ها شد و قدرت، آن قدرتى بود که اینها را شکست داد، قیام‌ها را شکستند، علماى آذربایجان را گرفتند و در یکى از بلاد کردستان، سقز بوده، کجا سنقر، کجا، اینجا تبعیدشان کردند و بعد از مدتها اجازه دادند که مرحوم آمیرزا صادق آقا آمدند همین قم و اینجا هم فوت کردند. علماى مشهد هم، همه آنها را گرفتند آوردند در تهران حبس کردند. مرحوم آقازاده یکى از علمایى بود که درجه یک آنجا بود. من خودم مى‌دیدم که ایشان در گوشه یک جایى که یک منزلى داشتند، اینطور به خیابان چیز بود تنها آنجا نشسته بود، مامورها هم مواظبش، کسى نمى‌توانست با ایشان تماس بگیرد، ایشان را هم مى‌بردند در عدلیه آنجا محاکمه مى‌کردند و اینطور. در مجلس کى بود که مى‌ایستاد در مقابل اینها؟ مدرس بود. این علماى دربارى که اینها مى‌گویند، عکس بودند. این پانزده، شانزده سال قیام مال کى بود؟ مال همین آقایان بود، همین آخوندهاى بلاد و اطراف. همین‌ها بودند که اینها برضد آنها تبلیغ مى‌کنند و الان هم نمى‌خواهند که این رژیمى که اسلامى است باز اسم آخوند در آن باشد، الان هم نمى‌خواهند. از اینها همچو مى‌ترسند که مبادا این منافع نامشروعى که اینها مى‌بردند و در خارج و در داخل براى خودشان این بساط را درست مى‌کنند، دست اینها بیفتد که وقتى در مجلس خبرگان مى‌روند بر ایشان بودجه قرار مى‌دهند، بگویند که ما عبایمان را رویمان مى‌کشیم‌



نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله    جلد : 9  صفحه : 30
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست