responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله    جلد : 9  صفحه : 147

کلاه سر ما مى‌گذارید که ما مى‌خواهیم به شما تعلیمات بدهیم مى‌خواهند ما را نگه دارند، متوقف کنند، مى‌خواهند ما را محتاج به مستشار بکنند. نظاممان مستشار داشته باشد، فرهنگمان هم مستشار داشته باشد و همه چیزمان مستشار داشته باشد. مستشار هم نه اینکه بیایند به ما تعلیم و تربیت یاد بدهند، بیایند ما را تا یک حدودى نگه دارند، ما با این مخالفیم روحانیت با ترقى مخالف نیست، با ترقى محمدرضائى مخالف است، با این تمدن، دروازه تمدن مخالف است، این دروازه تمدنى که همه چیز ما را به باد داد. با این آزادى آزاد زنان و آزاد مردانى که ایشان مى‌گویند، مخالفند، نه با آزادى. آزادى سر جاى خودش اما بى بند و بارى؟ آزادى یعنى هر که دلش مى‌خواهد هر کارى بکند!! مى‌خواهند هروئین بکشند، به شما چه!! مى‌خواهند قمار کنند!! مى‌خواهند کارهاى زشت بکنند!! با این مخالف است روحانیت، نه با آزادى بیان، نه با آزادى قلم، نه با آزادى گفتار، نه با روشنگرى‌ها، نه با صنعت. شما صنعت درست کنید، کى مخالف باشد؟ اما یک قضیه ذوب آهن را حالا چندین سال است که اینها درست کردند حالا هم مى‌گویند باز اگر بخواهیم که ضرر ندهیم، چند سال دیگر لازم است که کار بکنیم تا ضرر نکنیم والا در هر ماه چقدر میلیون ضرر ما داریم مى‌کنیم. ما ضرر مى‌بریم در اینها. ما چشممان از اینها بدى دیده است. آن چیزهائى هم که عرضه مى‌کنند، به صورت خوب عرضه مى‌کنند، ما از باب اینکه آدمى هستیم که مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید مى‌ترسد، ما از آن قبیل هستیم، ما از این پیشنهادهاى اینها مى‌ترسیم براى اینکه ما از اینها بدى دیدیم. ما ندیدیم هیچ وقت اینها بخواهند ما را تربیت کنند، ما را مثلاً صنعت یاد ما بدهند. صنعتشان این است که دارید مى‌بینید که ذوب آهنشان حالا تا چند سال دیگر آیا بشود، آیا نشود. حالا ماهى چقدر، چند میلیون، چند، چقدر میلیون (که من حالا یادم نیست) ضرر دارد مى‌دهد. زراعتمان را از آن طرف از بین بردند، فرهنگ را از آن بین بردند، ارتش را وابسته کردند، همه چیز را در هم ریختند و اموال هم هر چه توانستند جواهر و هر چه توانستند بار کردند و رفتند و فرار کردند.

کار براى خدا شکست ندارد

انشاءالله خداوند این تحولى که براى شما حاصل شده است که مایه امیدوارى ماست حفظ کند و شما این بچه‌ها را تربیت کنید و یک همچو خوى انسانى، یک همچو تحول روى به روى انسانیت که در صدد این هستید که این بچه‌هائى که باقیماندند از این شهدا و موجب تأثر ما، تأسف ماست و باید بگویم یک بار سنگینى است به دوش من وقتى که ببینم یک بچه پدرش را از دست داده و مى‌آید پیش من یا یک پدر پیر بچه‌اش را از دست داده، لکن آن چیزى که ما را دلخوش مى‌کند این است که براى خدا بوده است، چیزى که براى خداست آسان مى‌شود، همانطورى که در این چیز خواندید، از کربلا شروع کردید، خوب، کربلا هم همین مسائل بود اما براى خدا بود، چون براى خدا بود آسان بود. شما هم انشاءالله براى خداست و همانطورى که چیز خواندید که کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا این



نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله    جلد : 9  صفحه : 147
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست