نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 7 صفحه : 224
است و با اسم رب ختم مىشود.
همه موجودات عالم اسماء خدا هستند
شما هم باید با اسم رب شروع کنید و با اسم رب ختم کنید. علامت خدا در همه چیز هست و باید ما استشعار کنیم اسم خدا، همه عالم اسم خداست. شماها همه اسم خدا هستید با اسم خدا همه چیز تحقق پیدا کرده است و همه اسم خدا هستید. ما باید این معنا را ادراک کنیم بفهمیم که همه از اوست و همه به او رجوع مىکنند انا لله و انا الیه راجعون از او هستیم و به او، اوست همه چیز، دیگران نیستند، هیچاند، هر چه هست اوست. ما باید ادراک این معنا را بکنیم. انبیاء آمدند که مارا هشیار کنند، تربیت کنند. انبیاء براى انسان آمدهاند و براى انسانسازى آمدهاند، کتب انبیاء کتب انسانسازى است. قرآن کریم کتاب انسان است. موضوع علم انبیاء انسان است هر چه هست با انسان حرف است، انسان منشأء همه خیرات است و اگر انسان نشود منشأ همه ظلمات است. در سر دوراهى واقع است این موجود، یک راه، راه انسان، یک راه، راه منحرف از انسانیت تا از چه حیوانى سر بیرون بیاورد. تعلیم تنها، تعلم تنها، فقه تنها، فلسفه تنها، علم توحید تنها فایده ندارد تا مقرون با اسم رب نباشد اقراء به اسم ربک، باسم ربک الذى خلق . همه خلق را به اسم رب نسبت مىدهد، اسم رب مبداء همه خلقهاست، خلق است، خلق مطلق اقراء باسم ربک الذى خلق درس هم بخوانید به اسم ربک الذى خلق، مباحثه هم بکنید به اسم رب. نه همان اول بگویید بسم الله الرحمن الرحیم . بفهمید قضیه چه است و بفهمیم قضیه چه است. انبیاء آمدند که بفهمانند به ما که قضایا چه هست. ما همه حیران، سرگردان، همه عالم سرگردانند نمىدانند قضایا چیست، اینهائى که ادعاى انسانشناسى و اسلام شناسى مىکنند ادعاست. کى انسان را مىشناسد و کى اسلام را؟ یک پردههائى، یک ورقهاى بسیار مختصرى از انسان، یک ورقهاى بسیار مختصرى ا ز اسلام وقتى که کسى بشناسد خیال مىکند انسان را شناخته، اسلام را شناخته.
انسان به معناى حقیقى انسان، به آن معنائى که انسان است جز ذات مقدس حق و آنهائى که ملهمند به الهام او، کسى نمىشناسد. ملائکه ایراد گرفتند که این مفسد را (انسان) چرا خلق مىکنى، فرمود شما نمىدانید بعد که تعلیم اسماء کرد و هیچ کس نمىتواند حمل اسماء بکند الا انسان و حمل امانت بکند الا انسان، وقتى که اسماء را به او تعلیم کرد فرمود که عرضه کن بر این ملائکهاى که اشکال داشتند، همه عاجز ماندند ملائکه هم عاجز ماندند، ملائکه مقربین هم عاجزند اما نه ما، انسان، ماها یک موجودى هستیم که سر دوراهى واقع شدهایم، باز آنهایمان که خوب هستند راه را معوج نرفتند و الا توى راهند تا ببینیم چه بشود. دنبالش مىفرماید اقراء و ربک الاکرم با خدا قرائت کن (شاید معنایش این باشد) آنجا اقراء باسم ربک الذى خلق البته طولانى است صحبت خلق الانسان من علق انسان از این علق، از این آب، یک همچو قدرت، یک همچو قدرت که آن انسانى که همه عالم است.
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 7 صفحه : 224