نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 6 صفحه : 219
مىآمدند طرفدار غرب یا طرفدار شرق بودند. همین جوانهائى که شما ملاحظه مىکنید که الان یا براى چین یا براى شوروى یا براى آمریکا فعالیت در ممالک مختلف و الان در ایران مخصوصاً مىکنند اینها بسیارشان از همین دانشگاهها بیرون آمدهاند یعنى با این تربیت بیرون آمدهاند که خودتان چیزى نیستند. عمال آنها، چه آنهائى که قلمفرسایى مىکردند و غربزده بودند و چه آنهائى که در مدارس ما مشغول تربیت بودند، اینها همه این معنى را متفق الکلمه بودند که از خود ما چیزى نمىآید ما باید دنباله غرب باشیم یا دنباله شرق باشیم. مصیبت بزرگ براى مسلمین همین فرهنگى است که در بین مسلمین رواج پیدا کرده است و جوانهاى ما را مىکشاند یا به آن طرف یا به این طرف و در ایران اکثر طرف آمریکا هستند با صورت اینکه ما کمونیست هستیم، براى اینکه بعضىهاشان که از کمونیسم خودشان را مىدانستند یا خیال کردند بودند، در دربار شاه خدمت مىکردند. در هر صورت آن چیزى که وظیفه همه ما مسلمین هست، وظیفه علماى اسلام است، وظیفه دانشمندان مسلمین است، وظیفه نویسندگان و گویندگان در بین طبقات مسلمین است این است که هشدار بدهند به این ممالک اسلامى که ما خودمان فرهنگ داریم، ما خودمان فرهنگ غنى داریم، فرهنگ ما طورى بوده است که فرهنگ ما صادر شده است به خارج که آنها گرفتند از ما. کتبى که در ایران یا در ممالک اسلامى نوشته شده است، کتبى بوده است که آنها گرفتند و از آن استفاده کردهاند. فرهنگ این شرق یعنى شرق اوسط که ما هستیم در آن، فرهنگ مسلمین غنى ترین فرهنگها بوده و هست، مع الاسف مسلمین نتوانستند از آن استفاده کنند. آن قضیه ابوعبیده راکه شمشیرش چقدر بود، کسى گفت آن را خود ابوعبیده باید به کار بیندازد، شمشیرى است که خودش از آن کارى نمىآید، باید اشخاص این شمشیر رابه کار بیندازند. اسلام همه چیز براى مسلمین آورده است، همه چیز، قرآن در آن همه چیز است لکن مع الاسف ما استفاده از آن نکردهایم و مسلمین مهجورش کردند یعنى استفادهاى که باید از آن بکنند نکردند. باید مردم را توجه داد، گرایش داد به اسلام و قرآن... انقلاب ما معجزه بود از این بچههاى اینقدر کوچک تا آن پیرمردهائى که در بیمارستانها خوابیده بودند، یکصدا براى اسلام فریاد کردند. این یک اعجازى بود که در ایران واقع شد و همین بود که پیروز کرد اینها را بر یک همچو قدرتهائى که تخیل این در ذهن کسى در عالم پیدا نمىشد. یک ایرانى که فاقد همه چیز سلاح مدرن باشد یا اگر در آن باشد استعمالش برایشان مشکل است، این بتواند این قدرتى که همه قدرتها دنبالش بودند بتواند در هم بشکند و بیرون کند این را، در صورتى که همه ابرقدرتها بلکه همه قدرتهاى مسلمین هم تقریباً پشتیبانش بودند. بنده که در پاریس بودم بیشتر از همه از آمریکا هى سفارش مىشد که شما بگذارید اینها بمانند، شما نروید، حالا اخیراً که خود مردیکه رفته بود و بختیار که جنایتش کمتر از او معلوم نیست باشد بود، در ایران بود و نخست وزیر بود به خیال خودش، از طرف آمریکا هى سفارش مىشد. مىآمدند گاهى به اسم اینکه من یک بازرگان هستم و گاهى با سایر آقایانى که آنجا بودند ملاقات مىکردند با خود من، ملاقات مىکردند که آنها به من برسانند که شما حالا نروید ایران، حالا زود است شما بروید ایران. من از همان اول فهمیدم که وقتى دشمن ما مىگوید شما نروید، معلوم مىشود که رفتن
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 6 صفحه : 219