responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله    جلد : 5  صفحه : 12

دوران حقه بازى و فریبکارى بسر رسیده است

فرض مى‌گیریم که این آدم توبه‌اش از روى حقیقت است، والا شما وما همه مى‌دانیم که این بیش از اینکه یک نیرنگى هست، نیست چیز دیگرى، این نیرنگ براى این بود که ما را بازى بدهد و ما راضى بشویم به اینکه این آقاسلطان باشد و حکومت نکند، تا این بخوابد، انقلاب که خوابید، شمشیرش را بکشد پاى همه شما را قطع بکند یعنى نه عالم دینى دیگر بگذارد، نه رجل سیاسى، نه دانشگاهى بگذارد، نه مدرسه فیضیه‌اى. این نقشه است نقشه بوده، حالا هم که الان ما مبتلا به یک نقشه دیگرى هستیم شما از اول دیدید چند جور اینها حقه بازى کردند، خدعه میخواستند بکنند، یکى آمد مقابل مردم، اى علما!مراجع عظام! اى علماء اعلام! اى چه! اى چه! ما یک کارهائى کردیم واشتباهاتى کردیم و حالا از این اشتباه برگشتیم. همین علماى اعلام و مراجع عظامى که در آنجا مى‌گوید که اینها مثل حیوان نجس مى‌مانند، از ایشان احتراز کنید همین علماى اعلامى که این آقا مى‌گوید که اینها مثل کرم‌هائى مى‌مانند که توى نجاست مى‌لولند، آن روز منطقش آن بود، حالائى که دمش را گرفتند و گیر افتاده، حالا روباه بازى درآورده، علماء اعلام و مراجع عظام مى‌گوید. این جز خدعه چیزى هست همین آدمى که در همان حال علما اعلام و مراجع عظام مى‌گوید و در مقابل مردم و ملت مى‌ایستد و چه مى‌کند، همین آدم دولت نظامى مى‌گذارد در همان روز. این ماها را مثل اینکه خیلى نادان مى‌داند، یا خودش احمق است که خیال مى‌کند همه مثل خودش مى‌مانند. در همان روز، همان روز وشبى که آن دستش را به توبه نامه گرفته، آن دستش را به سرنیزه گرفته و مردم را با سر نیزه مى‌کوبد، این توبه است؟! این حالا توبه کرده ؟! ما از او قبول کنیم که آقا حالا دیگر توبه کردند و - عرض مى‌کنم - عابد و مسلمان شده است؟!

مردم فریبى شاه با حربه ملیت و آزادیخواهى

حالا هم بعد از این که‌این آدم این حرف را زد وقبلش هم همین طور حکومت آشتى درست کرد، دولت آشتى، دولت آشتى او همان بود که آنقدر جمعیت جوان‌هاى ما را به خون و خاک کشیدند، این آشتى آنها حالا هم یکى دیگر را آوردند توى کار، نه او آورده، امریکاست آقا. همه بدبختى ما از این امریکا و شوروى و انگلستان است. حالا هم یکى دیگر را روى کار آوردند که با حربه ملیت، ملیت، با حربه آزادیخواهى همان آزادیخواهى که خود مردک گفت آزادزنان و آزادمردان، همان آزادى را مى‌خواهند بدهند، همان آزادى که مى‌گفت من آزادى دادم به ملت در صورتى که پشتش مسلسل بود و توپ بود و تانک بود.

غیر قانونى بودن سلطنت شاه ودولت منبعث از آن

آقا یک دولتى که منشعب مى‌شود، منشاش عبارت از یک شاهى است که مخلوع است، یک شاهى است که خائن است، یک شاهى است که پسر رضا شاه است که مجلس موسسان سر نیزه‌اى



نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله    جلد : 5  صفحه : 12
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست