نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 5 صفحه : 13
فرمایشى درست کرد، این را که من یادم هست دیگر، مجلس موسسانى که درست کرد، با سرنیزه مجلس موسسان را درست کرد، وقتى با سر نیزه مجلس موسسان درست شود، این مجلس موسسان قانونى است؟ این یک دلیل بر اینکه این مرد سلطنتش قانونى نیست و اما دلیل دیگرش بر اینکه قانونى نیست، این است که به حسب قانون اساسى، سلطنت یک موهبتى است الهى (حرف مفتى است که حالا من نقل مىکنم، حرف مزخرفى است) یک موهبتى است الهى که ملت مىدهند به شخص اعلیحضرت. اگر موهبت الهى است، ملت میدهد یعنى چه؟ چطور ممکن است که یک موهبت الهى، به یک ظالم خدا موهبت بکند؟ چطور امکان دارد که خدا یک کسى که فوجها از مسلمانها را از بین برده، اینهمه خیانت (به) اسلام و مسلمین کرده، خداى تبارک و تعالى او را تاییدش کند؟ موهبت به او بکند؟ عنایت به او داشته باشد؟
از اینهم که شما صرف نظر بکنید، موهبتى است الهى که ملت داده است به یک کسى، این ملت است که دارید مىبینید مىگوید نه، تمام شد. این ملت اول که نداده بود. خوب، حالا مىگوییم داد، از اول که ملت اصلا اینها را نمىخواستند. رضا شاه با زور سر نیزه آمد وبا زور سر نیزه مجلس موسسان درست کرد و با زور سر نیزه مجلس درست مىکردکى مجلس، مجلس ما بود؟ همین مردک گفت که این مجلسهائى که درست کردند اینها، از سفارتخانهها مىآوردند ولیستش را مىدادند منتها حالا دیگر نه، اینطور نیست، حالا دیگر مملکت خیلى قدرتمند شده، دیگر اینطورها نیست !! خودش را مسخره مىکند.
این مجلسى که ما الان داریم، مجلس شورا و مجلس سنا، یکى از این وکلا بیایند ادعا کنند که من وکیل ملتم، تا ما دستشان را بگیریم ببریم توى آن ملتى که این وکیلش است، از ملت بپرسیم که آقا این وکیل شماست؟ اینها را نمىشناسند ملت، این وکیل محمدرضا خان است، محمد رضا خان هم سفارت به او گفته اینها را تعیین کن. یک همچو مجلسى که شاهش او که رسمیت ندارد، مجلسش، اینکه رسمیت ندارد، دولتش دیگر چه مىشود؟ دولتى که از شاه غیر رسمى و از مجلس غیر رسمى، همین مجلسى است که خود این آقا تا چند روز پیش از اینکه به وزارت نرسیده بود و به صدارت نرسیده بود مىگفت غیرقانونى است این، از حزب رستاخیز است و غیرقانونى است، چرا اینجور حالا قانونى شد!!
نمایندگان غیرقانونى اگر تابع و دلسوز مردم هستند باید کناره گیرى کنند
اگر انسانى، آدمى در راس دولتى واقع بشود به غیر قانون، این مجازات دارد. اگر وکیلى بدون اینکه مردم او را تعیین کرده باشند، در مجلس برود وراى بدهد و رتق وفتق امور را بخواهد بکند، این مجازات دارد. اینها باید مجازات بشوند. همه بساط ایران اینطورى بوده و آنطورى هست. حالا، حالا هم که خود آن مردک رفته، یک حشاشهاى مانده اینجا، باز همین حرفها و همین مزخرفات را مىزنند. حالا دیگر مىخواهند ما را بازى بدهند به اینکه نه ما، هر چه که ملت بگوید قبول داریم و هرچه
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 5 صفحه : 13