نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 3 صفحه : 5
و جنگها با کى بوده، چقدر آیات ما راجع به جنگها و آداب جنگ و تحریک به جنگ و وادار کردن و امر کردن و الزام کردن به اینکه مسلمین باید بروند سراغ قتال و جنگ، چقدر آیات است و جنگ با کى بوده است این یک مساله سطحى است این دیگر دقت و علمیت نمىخواهد، جنگها با مشرکین بوده است. در حجاز اولى که شروع به جنگ شد، خوب پیغمبر اکرم در مدینه بودند و عده هم کم بود و - عرض مىکنم - تا اندازهاى که توانستند، قبلاً که در مکه بودند نقشهکشى بود، مساله، مساله درست کردن کار و سازنده کردن بود که افراد را بسازند و آنجا هم مجال اینکه یک کارى انجام بدهد، ندادند مشرکین. این مشرکین ثروتمند و قدرتمند هیچ مجال ندادند که پیغمبر دعوت بکند در مکه، چندین سال هم مثل حبس بود، در آنجا بلکه همهاش در مکه که بود یک حبسى بود براى او (مثل حالاى ایران که یک حبسى است براى مردم، حالا نمىخواهم چه بکنم) وقتى که ایشان دیگر از مکه یا مایوس شدند یا دیدند که مدینه براى کارشان بهتر است با مدینهاىها روابط پیدا کردند و روابط زیر زمینى و سرى پیدا کردند و مطلب را مهیا کردند و رفتند مدینه. مدینه رفتند و خیلى طول نکشید که جنگها شروع شد به دعوت قرآن یعنى متن اسلام، یعنى سند اسلام، جنگها در مدینه شروع شد و چندین جنگ، زیاد جنگها بوده است، این جنگها با کى بوده است؟
افیونى که اینها مىگویند مىگویند که اسلام که افیون جامعه است اسلام آمده است مردم طبقه سه و فقرا را بر ایشان لالائى بگوید، خوابشان بکند تا آن قدرتمندها بخورند آنها را، منافع آنها را بلع کنند!! بلکه ادیان را مىگویند اینها که اصل ادیان را آن قدرتمندها درست کردهاند براى همین معنا، یک دینى درست کردهاند که مردم را دعوت کنند به اینکه مردم مزاحمت با آنها نکنند، دعوت کنند به اینکه بخورید و کتک بخورید و صحبت هم نکنید، حرفى نزنید. ببینیم این جنگهاى متعددى که در اسلام واقع شده، زمان رسول اکرم بوده (حالا بعد از زمان رسول اکرم باز حرف دیگر است) زمان خود پیغمبر اسلام بوده است که متن اسلام است، دیگر هیچ حاشیه نیست، متن اسلام است، قرآن است و آن که قرآن را آورده است براى مردم، آنى که اینها مىگویند که دین را قدرتمندها درست کردند که آن ضعفا و فقرا را، منافعشان را استثمار کنند و استعمار کنند، ببینیم که آیا این جنگها، جنگ اینطور بوده است که پیغمبر اکرم همدست شده است با قدرتمندها و حمله کرد، به فقرا؟! یا با فقرا ساخته و حمله کرده به قدرتمندها؟ هر کس همان ظواهر اول تاریخ را ببیند مىبیند اینطورى بوده که پیغمبر یک دسته فقیر دورش جمع بودهاند یک دسته بودهاند که هیچ جا نداشتند غیر صفه اصحاب صفه، یعنى یک جائى که توى این حیاط یک جایى شما فرض کنید که یک جائى بود به آن صفه مىگفتند، اینها آنقدر بىجا بودند که اصحاب صفهاى داشتند و اصحاب پیغمبر بودند و آنجا مىخوابیدند، اینقدر بىچیز بودند، چیزى نداشتند اینها، فقرا بودند، اینها بودند که در جنگها یک خرما را (در تاریخ است اینها) یک دانه خرما را این مىگذاشت دهانش که یک خردهاى چیز پیدا کند در مىآورد مىداد به آن، آن هم مىگذاشت دهانش بعد در مىآورد مىداد به آن، جنگ هم بود. دارائیشان این بود، وضع زندگى، آنى که اطراف پیغمبر جمع شده بودند گداها بودند، خوب فقرا و گداها جمع شدند دور پیغمبر، همین فقرا و
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 3 صفحه : 5