نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 22 صفحه : 348
معارضه برخاستیم. گویند صدرالمتالهین دید در جوار حضرت معصومه - سلامالله علیها - شخصى او را لعن مىکند. پرسید: چرا صدرا را لعن مىکنى ؟جواب داد: او قایل به وحدت واجبالوجود است. گفت : پس او را لعن کن این امر اگر قصه هم باشد حکایت از یک واقعیت دارد. واقعیت دردناکى که من خود قصههایى را دیده یا شنیدهام که در زمان ما بوده است. من نمىخواهم تطهیر مدعیان را بکنم که (اى بسا خرقه که مستوجب آتش باشد). مىخواهم اصل معنى و معنویت را انکار نکنى همان معنویتى که کتاب و سنت نیز از آن یاد کردهاند و مخالفان آن یا آنها را نادیده گرفته و یا به توجیه عامیانه پرداختهاند. و من به تو توصیه مىکنم که اول قدم بیرون آمدن از حجاب ضخیم انکار است که مانع هر رشد و هر قدم مثبت است. این قدم کمال نیست لکن راهگشاى به سوى کمال است چنانچه یقظه را که در منازل سالکان اول منزل محسوب شده است از منازل نتوان شمرد بلکه مقدمه و راهگشاى منازل سالکین است. در هر صورت با روح انکار نتوان راهى به سوى معرف یافت. آنان که انکار مقامات عارفانه و منازل سالکان کنند چون خودخواه و خودپسند هستند هر چه را ندانستند حمل به جهل خود نکنند و انکار آن کنند تا به خودخواهى و خودبینى شان خدشه وارد نشود. (مادر بتها بت نفس شماست) تا این بت بزرگ و شیطان قوى از میان برداشته نشود راهى به سوى او جل و علا نیست. و هیهات که این بت شکسته و این شیطان رام گردد.
از معصوم نقل شده که (شیطانى آمن بیدى)، از این نقل معلوم شود که هر کس را هر چه بزرگ مرتبت باشد شیطانى است و اولیاى خدا موفق شدهاند به مهار کردن بلکه مومن نمودن آن. مىدانى شیطان با پدربزرگ ما، آدم - صفىالله - چه کرد؟ او را از جوار حق فرو کشید و پس از وسوسه شیطان و نزدیکى به شجره - که شاید نفس باشد یا بعضى مظاهر آن - فرمان اهبطوا رسید و منشا همه فسادها و عداوتها شد. آدم - علیهالسلام - با دستگیرى حق تعالى توبه کرد و خداوند او را صفى خود فرمود. من و تو نیز که مبتلاى به شجره ابلیسیه هستیم باید توبه کنیم و از حق جل و علا در خلوت و جلوت بخواهیم با استغاثه که دست گیرد به هر وسیله که خواهد و ما را نیز به توبه رساند بلکه از اصطفاى آدمى بهرهاى گیریم. و این نتواند بود مگر با مجاهدت و ترک شجره ابلیس با همه شاخهها و اوراق و ریشههاى آن که در وجود ما منتشر و هر روز محکمتر و توسعهدارتر مىشود. با تعلق به شجره خبیثه و شاخهها و ریشههاى آن بىشک نتوان راهى به مقصد پیدا کرد و ابلیس همین تهدید را کرد و بسیار موفق بود و جز معدودى از عبادالله صالحین و نیز اولیاى مقربین - علیهمالسلام - از حیلههاى شیطان و نفس خبیث مظهر ابلیس کس نتواند گریزد و اگر بتواند از همه شاخهها و ریشههاى دقیق و بسیار پیچیده او نتواند مگر با دستگیرى خداوند متعال آن طور که صفىالله را رهاند. ولى ما کجا و آن استعداد براى قبول کلمات. آیه کریمه در این باب شایان تفکر بسیار است چه که مىفرماید: فتلقى آدم من ربه کلمات فتاب علیه نفرموده والقى الیه کلمات گویى با سیر الیه کلمات را دریافت نموده است. گرچه اگر القى الیه هم بود بىسیر کمالى قبول امکان نداشت. و باید در آیه دیگر که راجع به همین قضیه اشاره فرموده نیز تفکر کرد.
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 22 صفحه : 348