نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 21 صفحه : 91
اسلام و روحانیت است. یقیناً اگر جهانخواران مىتوانستند، ریشه و نام روحانیت را مىسوختند ولى خداوند همواره حافظ و نگهبان این مشعل مقدس بوده است و انشاء الله از این پس نیز خواهد بود، به شرط آن که حیله و مکر و فریب جهانخواران را بشناسیم. البته این بدان معنا نیست که ما از همه روحانیون دفاع کنیم، چرا که روحانیون وابسته و مقدس نما و تحجرگرا هم کم نبودند و نیستند. در حوزههاى علمیه هستند افرادى که علیه انقلاب و اسلام ناب محمدى فعالیت دارند. امروز عدهاى با ژست تقدس مابى چنان تیشه به ریشه دین و انقلاب و نظام مىزنند که گویى وظیفهاى غیر از این ندارند. خطر تحجرگرایان و مقدس نمایان احمق در حوزههاى علمیه کم نیست. طلاب عزیز لحظهاى از فکر این مارهاى خوش خط و خال کوتاهى نکنند، اینها مروج اسلام آمریکایىاند و دشمن رسول الله. آیا در مقابل این افعىها نباید اتحاد طلاب عزیز حفظ شود؟
استکبار وقتى که از نابودى مطلق روحانیت و حوزهها مأیوس شد، دو راه را براى ضربه زدن انتخاب نمود. یکى راه ارعاب و زور دیگرى راه خدعه و نفوذ در قرن معاصر وقتى حربه ارعاب و تهدید چندان کارگر نشد، راههاى نفوذ تقویت گردید. اولین و مهمترین حرکت القاى شعار جدایى دین از سیاست است که متاسفانه این حربه در حوزه و روحانیت تا اندازهاى کارگر شده است تا جایى که دخالت در سیاست دونشان فقیه و ورود در معرکه سیاسیون تهمت وابستگى به اجانب را به همراه مىآورد. یقیناً روحانیون مجاهد از نفوذ بیشتر زخم برداشتهاند. گمان نکنید که تهمت وابستگى و افتراء بى دینى را تنها اغیار به روحانیت زده است، هرگز ضربات روحانیت ناآگاه و آگاه وابسته به مراتب کارىتر از اغیار بوده و هست.
در شروع مبارزات اسلامى اگر مىخواستى بگویى شاه خائن است، بلافاصله جواب مىشنیدى که شاه شیعه است! عدهاى مقدس نماى واپسگرا همه چیز را حرام مىدانستند و هیچ کس قدرت این را نداشت که در مقابل آنها قد علم کند. خون دلى که پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختىهاى دیگران نخورده است. وقتى شعار جدایى دین از سیاست جا افتاد و فقاهت در منطق ناآگاهان غرق شدن در احکام فردى و عبادى شد و قهراً فقیه هم مجاز نبود که از این دایره و حصار بیرون رود و در سیاست و حکومت دخالت نماید، حماقت روحانى در معاشرت با مردم فضیلت شد. به زعم بعض افراد، روحانیت زمانى قابل احترام و تکریم بود که حماقت از سراپاى وجودش ببارد و الا عالم سیاس و روحانى کاردان و زیرک، کاسهاى زیر نیم کاسه داشت. و این از مسایل رایج حوزهها بود که هر کس کج راه مىرفت متدینتر بود. یاد گرفتن زبان خارجى کفر و فلسفه و عرفان گناه و شرک به شمار مىرفت. در مدرسه فیضیه فرزند خرد سالم مرحوم مصطفى از کوزهاى آب نوشید، کوزه را آب کشیدند، چرا که من فلسفه مىگفتم. تردیدى ندارم اگر همین روند ادامه مىیافت، وضع روحانیت و حوزهها، وضع کلیساهاى قرون وسطى مىشد که خداوند بر مسلمین و روحانیت منت نهاد و کیان و مجد واقعى حوزهها را حفظ نمود.
علماى دین باور در همین حوزهها تربیت شدند و صفوف خویش را از دیگران جدا کردند. قیام
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 21 صفحه : 91