نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 14 صفحه : 290
عکسالعملهائى هست تو کار توجه داشته باشید که خداى نخواسته یک وقتى اسباب این نشود که ملت ایران بگوید که این ارتش، ارتش کذائى است و به اسلام کارى ندارد و اینطور چیزها. شما وقتى قدرت دارید که ملت دنبال شما باشد. همانطورى که ملت بدون ارتش نمىتواند ادامه زندگى بدهد، ارتش هم بدون ملت نمىتواند ادامه زندگى بدهد. ارتشى که ملت با او مخالف است نمىتواند این ارتش باشد، چنانچه ملتى هم اگر ارتشش با او مخالف باشد، نمىتواند زندگى بکند. شما کوشش کنید که پیوند خودتان را با ملت هر چه مىتوانید تقویت کنید و این به تقویت جهات اسلامى است، وقتى مردم دیدند که شماها روى طریقه اسلام، یعنى اینکه اینها خونشان را دادند، آن الله اکبرى که همه داد زدند و به خیابانها ریختند و زیر تانکها رفتند و آنقدر صدمه دیدند، ببینند که شما هم همان رویه را دارید، همان راه را دارید، اگر یک وقت احساس کنند به اینکه نه آن رویه یک قدرى پایش راکج گذاشته، خوب مردم دیگر رها مىکنند آن را. مردم یک عقد اخوتى با افراد نبستند که، با هیچ یک از ما، اگر دیدند من یک وقتى پایم را کنار گذاشتم از آن رویهاى که خود این ملت دارد و این سیل خروشان دارد، من بخواهم بر خلاف این سیل شنا بکنم، من را از بین مىبرند، هر کس باشد اینطور است. ماباید کوشش کنم که هم تکلیف ملىمان هست هم تکلیف الهىمان هست، کوشش کنیم به اینکه این کشور را حفظش کنیم و این کشور حفظش به این است که ارتش، یک ارتش اسلامى جانباز باشد و با ملت همراه باشد، منسجم باشد و خود ارتش هم منسجم باشند با هم و سایر قواى مسلح هم با ارتش برادر باشند که هستند و سپاه پاسداران را شما در آغوش بگیرید، آنها شما را در آغوش بگیرند. همه شما در این مسائل باید کوشا باشید که مملکت خودتان را نجات بدهید. و نکته دیگر هم که ولو ضعیف هست، لکن خوب باز تذکر مىدهم ممکن است که بعضى در این پادگانها، در اینها یک بازىاى خورده باشند، گاهى بخواهند مثلایک نقى بزنند، یک حرفى بزنند، کسانى که بر خلاف این مسیر که مسیر اسلام است، پشتیبانى از هر که مىخواهند بکنند اما خلاف مسیر اسلام است، این کسان را باید فرماندهان تعقیب کنند. و هر کس روى این مصالح اسلامى در ارتش مىخواهد باقى بماند، روى این مصالح کشور که مصلحت اسلام است، مصلحت کشور است، هر کس براى کشور خودش و روى مصالح کشور و روى مصالح اسلام با روح استقلال طلبى که نخواهد گرایش به آن طرف یا گرایش به آن طرف پیدا کند. این ارتش، ارتش اسلامى است، از سربازش تا فرماندهان اولش، و اگر خداى نخواسته یک کسى ببیند که نه اینطور نمىتواند زندگى کند، اینطور نمىشود، خوب کارهاى دیگر هم ممکن است بکند ، لازم نیست در ارتش باشد، فرماندهان آنها عذرش را مى خواهند که یک جایى دیگر برود براى خودش زندگى بکند، نماند که خداى نخواسته ارتش را از بین ببرد. این جهاتى است که من مىخواستم به آقایان بگویم و یک جهت دیگر این است که کوشش کنید که این فرماندهان دیگر باید این توجه را بکنند، کوشش بکنید که این پیشرفتهایى که مىکند یک قدرى زیادتر باشد، براى اینکه ممکن است که صدام و دوستان صدام تبلیغ کنند در آنجا که این فرماندهى که کنار رفته است حالا دیگر ضعف پیدا کرده است ارتش. با اینکه من مىدانستم که امثال آقاى بنى صدر خوب، گوینده خوبى
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 14 صفحه : 290