نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 14 صفحه : 1
تاریخ: 29/10/59
بیانات امام خمینى در جمع کارگران و کارمندان چاپخانه هفده شهریور، گروهى از اعضاى صنایع دفاع ملى، پرسنل انبارهاى نیروى هوایى، پاسداران اصفهان و اعضاى کمتیه انقلاب اسلامى برازجان
باید براى استقلال، از خواب غفلتى که اجانب در ما بوجود آوردهاند بیدار شویم
بسم الله الرحمن الرحیم
توجه به یک نکته و تذکر او لازم است ملتى که بخواهد سرپاى خود بایستد و اداره کشور خودش را خودش بکند، لازم است که اول بیدار بشود، در سیر الى الله هم اهل معرفت گفتهاند که یقظه، بیدارى اول منزل است. در طول تاریخ، در این سدههاى آخر، کوشش شده است که ملتهاى جهان سوم خواب باشند، توجهشان به شخصیت خودشان نباشد و شخصیت خودشان را اصلاً وابسته به غیر بدانند. این قضیه از سالهاى بسیار طولانى بوده است و هى دائماً رشد کرده است تا این اواخر به رشد تمام رسیده بود. من یک قصه شنیدم که مال شاید صد سال پیش از این باشد، صد و بیشتر از صد سال از شیخ ما مرحوم آیتالله حائرى رحمهالله نقل شد که من بچه بودم، فرموده بودند من بچه بودم در یزد و تازه این لامپا را، لامپاهائى که آنوقتها بود آورده بودند و یک جلسهاى درست کرده بودند، مردم جمع شده بودند آنجا و این لامپا را گذاشته بودند، یک پلههائى درست کرده بودند و آن لامپا را گذاشته بودند آنجا، آن بالا، مردم تازه مىدیدند او را، چراغشان قبلاً چراغهاى غیر از آن ترتیب بوده و یک نفر فرنگى هم آنجا بود، این هر چند دقیقه یا چند وقت یک دفعه از این پلهها مىرفت بالا و آن ماشه لامپا را حرکت مىداد، این یک قدرى نورش مىرفت بالا. مردم صلوات مىفرستادند بعد مىآمد پائین یک قدرى مىماند و مردم مشغول تماشا بودند دوباره مىرفت بالا آن را مىکشید پائین، مردم باز تظاهر مىکردند. این از آنوقتها مطرح بوده است که ما حتى نمىتوانیم پیچ یک چراغ را بالا ببریم، این باید فرنگى این کار را بکند، باید از خارج فرنگىها بیایند و دستشان را اینطور کنند تا این ماشه چراغ، فتیله را بالا ببرد و بعد هم اینطور کنند تا پائین بیاورد. کم کم این در همه طبقات این انگیزه رشد کرد. من عکس مجسمه آتاتورک را در ترکیه آنوقت که تبعید بودم به آنجا، دیدم که مجسمه او رو به غرب بود و دستش را بالا کرده بود و آنجا به من گفتند که این علامت این است که ما هر چه باید انجام بدهیم باید از غرب باشد. به اصطلاح، آتاتورک یک مرد مثلاً روشنى، یک مرد کذائى بوده و در کشور ما هم بعضى از روشنفکرها به اصطلاح گفته بودند که ماباید از سرتا قدم اروپائى و انگلیسى باشیم تا بتوانیم ادامه حیات بدهیم. ما تا نفهمیم که خودمان هم یک شخصیتى داریم، مسلمانها هم یک گروهى هستند و شخصیتى دارند و مىتوانند خودشان هم کار انجام بدهند، تا نخواهیم یک کارى را،
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 14 صفحه : 1