نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 12 صفحه : 82
آن طرف مسؤولیتش هم زیاد است، مسؤولیتش را خود شما مىتوانید جبران بکنید، به محبت کردن به مرضى. اینها احتیاج دارند به محبت بیش از آن که احتیاج به دوا دارند. یک مریضى که از خانهاش آمده است در بیمارستان، این مریضى خودش را مثل اینکه یک غریب مىداند، اگر چنانچه این پرستارها با او با ملایمت، با رفتار انسانى، با محبت، مثل برادر و خواهر با او رفتار کنند، این حس غربت از او منفصل مىشود و آرامش برایش حاصل مىشود و این آرامش روحى در بهبودى او کمک مى کند، کمک طبیب است، کمک پرستار است. شما متوجه باشید که این شغل را خداى نخواسته آلوده نکنید به جهات مادى، به جهات دنیائى، که هم کار کرده باشید و هم اجرا الهى نبرده باشید. شما کارى بکنید که این شغل شما الهى باشد، براى خدا باشد. منافات ندارد اینکه براى خدا باشد لکن به شما هم مثلاً اجرى بدهند. اینها منافات با هم ندارند. شما توجه داشته باشید به اینکه با این بیماران خوشرفتارى کنید، کمک کنید آنها را، دلجوئى کنید از آنها. اینها افسرده هستند، باید دلجوئى کنید. این شغل شما از آن شغلهاى بسیار ارزنده است.
غارتگران در کردستان در صدد هستند راه را براى اجانب باز کنند
لکن ما مىبینیم که اشخاص دیگرى هم در این دنیا هستند که انتخاب مىکنند یک شغلهاى بدى را، مثلاً شما ملاحظه کنید در کردستان یک دستهاى از مردم هستند که اینها تابع اجانب هستند و به مملکت خودشان خیانت مىکنند و به افرادى که در محیط خودشان و از جنس خودشان هستند، خیانت مىکنند و دستهبندى مىکنند براى اینکه مردم را ناراحت کنند و دیدید که در این مدتى که گذشت بر اینها، چه جنایاتى کردند و چه غارتگرىهائى از همانهائى که مىگویند ما طرفدار آنها هستیم، ادعا مىکنند که ما طرفداریم، طرفدار خلق هستیم، لکنروند خرمنهاى آنها را آتش مىزنند، خانههاى آنها را خراب مىکنند. حالا هم که شکست خوردهاند، از قرارى که اطلاع مىدهند شروع کردهاند به اذیت و آزار مردم و غارتگرى و کارهاى رذالت دیگر. یکى هم شغل پاسدارى را براى خودش انتخاب مىکند، یکى هم شغل ژاندارمرى را براى خودش انتخاب مىکند، یکى هم شغل ارتشى را انتخاب مىکند. اینها اگر چنانچه به وظایف خودشان عمل کنند، به وظایف انسانى خودشان عمل کنند، به اعتبار اینکه خدمتگزار اسلام هستند، خدمتگزار مملکت اسلامى هستند، حافظ کشور هستند، شغلشان یک عبادت است، و اگر خداى نخواسته کشته شدند، یک شهادت. اشخاصى که الان در این کردستان کشته شدهاند و مع الاسف زیاد هم هستند از سپاه پاسداران، از ژاندارمرى، از لشکرىها و آنها و از سایر مردم، این بسیار موجب تأسف من است که یک دستهاى اینطور از انسانیت دور باشند که جمعیتى که، ارتشى که آمده است براى حفاظت آنها، براى حفاظت کشور آنها و پاسدارانى که آمدهاند براى حفاظت شهر آنها، براى حفاظت مملکت آنها، آنها در عین حالى که در گفتههایشان مىگویند که ما مىخواهیم با ارتش همراه باشیم و برویم و سرحدات را حفظ کنیم، راه نمىدهند به این ارتش برود سراغ سرحدات که سرحدات در خطر هست. این چه جور جمعیتى هستند؟ چقدر انسان باید متاسف
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 12 صفحه : 82