responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله    جلد : 12  صفحه : 147

ما را ببرند و جوان‌هاى ما را هم به نابودى بکشند، یک کسى نباشد بگوید چرا.

اینها دیدند که چرا از دهان روحانى هى در مى‌آمد، توى مجلس هم که بود یک روحانى پا مى‌شد و مى‌گفت چرا، زمان رضاخان هم که همه نفس‌ها قطع شده بود باز روحانى بود که قیام مى‌کرد و چرا مى‌گفت، منتها چون این بسیج عمومى نشده بود و اوایل امر بود هى با شکست مواجه مى‌شد، سرکوبى مى‌کردند اینها را اما حالائى که دیدند یک بسیج عمومى شده است و مردم یک تحولى پیدا کرده‌اند دانشگاهى دیگر از آخوند رم نمى‌کند و آخوند هم از دانشگاهى، هر دو نشسته در یک محیط مدرسه فیضیه و با هم دارند نقشه مى‌کشند که دانشگاه را درست بکنند و عرض مى‌کنم که جهات دیگر را درست بکنند، اینها الان وحشت برشان داشته است، اینها مى‌گویند که اگر این دو تا قشر را از هم جدا بکنیم بعد آخوند را از مردم جدا بکنیم کار دیگر تمام است، دیگر یک همچو اجتماعى نمى‌شود پیدا بشود. از این جهت الان در هر جا که شما بروید همان حرف‌هاى زمان رضاخان دارد زمزمه مى‌شود، از حلقوم اینهائى که ساواکى هستند و یا مثلاً فداى خلق هستند همه زمزمه‌ها شروع شده است و هى هر که از هر جا مى‌شود به آخوند مى‌گوید، به آخوند مى‌زند. اینها دیدند که راه این است، راه براى اینکه این ملت را زیر بار بکشند و همه ذخایر اینها را ببرند جز این نیست که این قشر را از نظر مردم بیندازند. همانطورى که زمان رضاخان این کار را کردند و این کار ماسید در آنوقت، الان مشغول شدند.

من تکلیفم این است که به ملت ایران اعلام کنم این را، الان مسجدها را همین هرزه‌ها، مسجدها را خالى کرده‌اند، اینطور که به من اطلاع مى‌دهند. همین مسجدها که ستاد اسلام است و اسلام از توى این مسجدها، در صدر اسلام از مسجدها لشکرها بیرون مى‌رفت، یعنى نماز جمعه وقتى که بپا مى‌شد، در نماز جمعه بسیج مى‌کردند طوایف را براى مقابله با دشمنان اسلام، مسجدها ستاد بود اینها از مسجد صدمه دیدند و لهذا مى‌بینید خوب آقائى در مسجد مى‌خواهد نماز بخواند یک عده هم نماز خواندند یک دسته‌اى که اصل نماز را نمى‌خواهند و مى‌خواهند بازى درست کنند یک دسته‌اى جلو مى‌آیند و مى‌آیند آن طرف مى‌ایستند، یک مردکه‌اى که معلوم نیست وضو اصلش دارد مى‌ایستد آنجا در مقابل این آقا که مردم به او اقتدا کردند و مى‌ایستند و ده، بیست تا از این رفقایش اینجا مى‌ایستند و نماز مى‌خوانند، این نماز است؟ اینها مى‌خواهند نماز بخوانند؟ اگر مى‌خواهند نماز بخوانند خوب این هم نماز است؟ مى‌خواهند نماز را بشکنند، عین همان که قرآن را سرنیزه کردند و امیرالمؤمنین را شکستند. هر چه حضرت فرمود که من قرآن هستم من قرآن ناطق هستم به من گوش کنید، این حیله است. آن احمق شمشیرها را کشیدند و گفتند که اگر نگوئى برگردند مى‌کشیم. برگرداندند لشکر اسلام را و نگذاشتند که پیروز بشوند. الان همان قضیه است نماز مى‌خوانند و این نماز براى شکستن مسجد است مسجد را مى‌خواهند بشکنند مسجدها را من شنیدم خلوت شده است و این تأسف دارد.



نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله    جلد : 12  صفحه : 147
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست