نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 12 صفحه : 143
صف هستند بیایند در بین شما دانشجوها در دانشگاهها، در دانشکدههاى بیایند و آن وسوسه شیطانى را بکنند که شما را از آن مقصدى که دارید دلسرد کنند.
نصرت و عنایت الهى از موجبات پیروزمندى ملت ایران
این را کراراً من عرض کردم که آن چیزى را که دستگاههاى جبار قدرتهاى بزرگ از آن مىترسند آن عبارت از اسلام است، از اسلام اینها مىترسند و خصوصاً حالا که آسیب دیدند از اسلام. پیشتر تصورات بود و اعتقاداتى که اعتقاد داشتند که اگر اسلام در این مملکت و در ممالک اسلامى تحقق پیدا کند آنطورى که باید باشد، ممکن است که به آنها صدمه بزند و آن غارتگرىهائى که مىخواستند بکنند نتوانند بکنند. اما حالا آسیب را به عیان دیدهاند، اینها دیدند که یک قدرت بزرگ شیطانى، یک قدرتى که همه قدرتها هم همراه او بودند نتوانستند اینها را نگه دارند، این قدرت داخلى را نتوانستند با همه قدرتهاى خارجى که پشت سرش بود نتوانستند نگه دارند. ملت ما این سد بزرگ را شکست. خوب، آنها توجه به این دارند، از ما بهتر هم توجه دارند که ملت ما یک ملتى بود که دستش از اسلحههاى مدرن و اینها خالى بود، حالا چند تا تفنگى که به دست پاسدارهاى ماست اینها غنائم حربى است که به دست اینها افتاده است. کى همچو چیزهائى بود؟ پیشتر سنگ بود و آجر و بیل و کلنگ مثلاً، بعد هم یک چیزهاى مختصرى، کم کم پیش رفتند و یک چیزهائى درست کردند. این در مقابل آن چیزهائى که دست دشمن ما بود چیزى نبود.
آنها مىتوانستند با یک یورش بیایند و تهران را بمباران کنند و این نهضت را جلویش را مثلاً بگیرند، آن که نگذاشت این امور بشود، آن که منحرف کرد همه را، همه قدرتمندان را از اینکه دخالت حاد بکنند، آن کى بود؟ آن کى بود که مشت را بر مسلسل و تانک پیروز کرد؟ غیر از خدا همچو قدرتى بود؟ من و شما همچو قدرتى داشتیم؟ آن کى بود که از مرکز تا سرحدات و همه اطراف تمام افراد کشور سى و چند میلیونى را به یک طرف بکشد و همه را یکصدا بکند، از بچههاى کوچک 7 ساله و 6 سالهاى که تازه یک صحبتى مىتوانند بکنند تا آن پیرمردهاى 80 سالهاى که افتادهاند و دیگر نمىتوانند کارى انجام بدهند همه اینها را یکصدا کرد. آن که این قلوب را با هم نزدیک کرد و این مشتها را به یک طرف بسیج کرد، آن کى بود؟ کدام قدرت مىتوانست یک چنین معجزهاى را بکند؟ در آن دهات دور افتاده از قرارى که براى من در پاریس که بودم نقل کردند کسى آمده بود و گفت من دهات دورافتادهاى مثل چاپلق و بوربور (طرفهاى ماست این هم) و کمره و اینها رفتند، صبح که مىشود مردم دنبال آخوندشان مىافتند و راهپیمائى مىکنند. آن کى بود که یک همچو قدرتى داشت که سرتا ته کشور را افراد با همه گرفتارىهائى که داشتند از گرفتارىهاى خودشان منصرف کند و بیاورد در میدان مقابل توپ و تانک به مبارزه؟ این کى بود که جوانهاى ما، چه در مراکز فحشا در عصر تاریک پهلوى کشیده شده بودند در این شمیران و تمام بقعههائى که در اینجاهاست مرکز اینطور گرفتارىها براى جوانهاى ما بود، این کى بود که این جوانها را از مراکز فساد به میدان مبارزه
نام کتاب : صحیفه نور نویسنده : خمینی، روح الله جلد : 12 صفحه : 143