نام کتاب : جهان بینی توحیدی نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 88
²الغیب لا یعلمها الا هو غ" که اطلاع بر غیب را منحصر به ذات حق میکند ،
مقصود غیب مطلق است و با غیب نسبی سازگار نیست . آنجا که غیب و
شهادت با یکدیگر ذکر میشوند ، مثلا میفرماید : " « عالم الغیب و
الشهادش هو الرحمن الرحیم » " [1] او دانای نهان و پیداست ، او
بخشنده و مهربان است یعنی دانای محسوس و نامحسوس است ، باز ناظر به
غیب نادیدنی است نه غیب نسبی .
رابطه این دو جهان ( جهان غیب و جهان شهادت ) چگونه است ؟ آیا جهان
محسوس مرزی دارد و ورای این مرز جهان غیب است ؟ مثلا از اینجا تا پشت
بام آسمان ، جهان شهادت است و از آن به بعد جهان غیب است ؟ بدیهی
است که این گونه تصورات ، عامیانه است . با این فرض که مرزی جسمانی
دو جهان را از هم جدا کند ، هر دو جا شهادت و هر دو جهان جسمانی و مادی
خواهد بود . رابطه غیب و شهادت را با تعبیری مادی و جسمانی نمیتوان
توضیح داد . حداکثر تعبیری که مطلب را به ذهن نزدیک کند این است که
بگوییم شبیه رابطه اصل و فرع یا شخص و سایه است ، یعنی این جهان به
منزله انعکاسی از آن جهان است . از قرآن چنین استنباط میشود که هر چه در
این جهان است " وجود تنزل یافته " موجودات جهان دیگر است . آنچه در
آیه سابق الذکر ، " مفاتح " نامیده شده در آیه دیگر " خزائن " نامیده
شده است :
« و ان من شیء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم »[2] .
هیچ چیزی نیست مگر آنکه خزانهها و اصلهای آن نزد ماست و از آن فرود
نمیآوریم مگر به اندازه معین . [1] حشر / . 22
[2] حجر / . 21
نام کتاب : جهان بینی توحیدی نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 88