نام کتاب : جهاد نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 49
احساساتی و محبتی هم همین جور است .
آزادی را میشود بزور داد ولی ایمان و آزادگی و آزادیخواهی را ، نه
بنابر این ، این تفاوت میان توحید - و لو توحید را از حقوق انسانها
بدانیم - با غیر توحید ، مثلا آزادی ، وجود دارد . آزادی را بزور میشود
داد بمردم زیرا جلوی متجاوز را بزور میتوان گرفت ، طبعا اینها آزادند ،
پس ملتی را میشود بازور آزاد کرد چون بازور جلوی متجاوز گرفته میشود ،
ولی آزادگی و روح آزادیخواهی را نمیشود به زور تحمیل کرد . نمیتوانیم با
زور معتقد بکنیم بچیزی و ایمان به چیزی را در دل او بازور بوجود آورد
بیاوریم . این است معنی « لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی » .
در دین اکراه و اجبار نیست . اینکه قرآن میگوید در دین اجبار نیست
نمیخواهد بگوئید دینرا میشود با اجبار تحمیل کرد ولی با اینکه میشود با
اجبار تحمیل کرد شما تحمیل نکنید بگذارید مردم بدون اجبار دیندار باشند ،
بلکه از این باب است که دین را با اجبار نمیشود تحمیل کرد . آنکه با
اجبار تحمیل بشود دین نیست .
قرآن در جواب آن عده اعراب بدوی که تازه اسلام اختیار کرده بودند بدون
اینکه ماهیت اسلام را درک کنند و بدون اینکه اسلام در دلشان نفوذی پیدا
کرده باشد و آمده بودند دعوی ایمان میکردند میگوید : « قالت الاعراب
آمنا قل لم تؤمنوا و لکن قولوا اسلمنا و لما یدخل الایمان فی قلوبکم » (
حجرات - 14 ) . اعراب در اصطلاح قرآن یعنی بادیه نشینها ، بادیه نشینان
آمدهاند اظهار میدارند که ما ایمان آوردهایم ، بانها بگو که شما ایمان
نیاوردهاید ، شما بگوئید " اسلمنا " اسلام آوردهایم یعنی بگوئید اقرار
لفظی به اسلام
نام کتاب : جهاد نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 49