نام کتاب : جهاد نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 48
میزدند بعد میآوردند تربیتش عالی میشد ، یعنی در مسئله پرورش بجای همه
چیز فقط شلاق میزدند و میگفتند برای اینکه این آقا در عمرش هرگز دروغ
نگوید و از دروغ گفتن بدش بیاید یکصد ضربه شلاق باو بزنید که بعد از شلاق
خوردن از دروغ گفتن تنفر داشته باشد .
همچنین است دوست داشتن ، آیا میشود کسی را با ضرب شلاق وادار کرد کسی
دیگری را دوست داشته باشد ؟ مهر با زور قابل تحمیل نیست . اینها را
میگویند اموریکه زورپذیر نیست اگر تمام نیروهای عالم را جمع بکنند و
بخواهند محبتی را بزور در دل کسی قرار بدهند یا محبتی را بزور از دل کسی
بیرون بکشند ممکن نیست .
ایمان زوربردار نیست
حالا که این مطلب را دانستید عرض میکنم مسئله ایمان قطع نظر از اینکه
آیا از حقوق انسانی است یا نه ، خودش بطبع خودش زوربردار نیست . فرضا
ما بخواهیم بازور ، ایمان بوجود بیاوریم خود ایمان با زور درست شدنی
نیست ، ایمان یعنی اعتقاد و گرایش ، ایمان یعنی مجذوب شدن بیک فکر و
پذیرفتن یک فکر . مجذوب شدن به یک فکر دو رکن دارد یک رکنش جنبه
علمی مطلب است ، که فکر و عقل انسان بپذیرد ، یک رکن دیگر جنبه
احساساتی آن است که دل انسان گرایش داشته باشد و هیچ کدامش در قلمرو
زور نیست ، نه جنبه فکریش ، زیرا فکر تابع منطق است اگر به یک بچهای
یک مسئله ریاضی را بخواهند یاد بدهند باید از راه منطق یاد بدهند تا
اعتقاد پیدا کند . با شلاق نمیشود او را یاد داد ، یعنی شلاق که بزنند او
فکرش قبول نمیکند ، جنبه گرایشی و
نام کتاب : جهاد نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 48