نام کتاب : جاذبه و دافعه علی نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 23
بخواهد پس از مرگ تو را بسوزاند .
غالبا خیال میکنند که حسن خلق و لطف معاشرت و به اصطلاح امروز "
اجتماعی بودن " همین است که انسان همه را با خود دوست کند . اما این
برای انسان هدفدار و مسلکی که فکر و ایدهای را در اجتماع تعقیب میکند و
درباره منفعت خودش نمیاندیشد میسر نیست . چنین انسانی خواه ناخواه
یک رو و قاطع و صریح است مگر آنکه منافق و دورو باشد . زیرا همه مردم
یک جور فکر نمی کنند و یک جور احساس ندارند و پسندهای همه یکنواخت
نیست . در بین مردم دادگر هست ، ستمگر هم هست ، خوب هست ، بد هم
هست . اجتماع منصف دارد ، متعدی دارد ، عادل دارد ، فاسق دارد ، و آنها
همه نمیتوانند یک نفر آدم را که هدفی را به طور جدی تعقیب میکند و خواه
ناخواه با منافع بعضی از آنها تصادم پیدا میکند دوست داشته باشند . تنها
کسی موفق میشود دوستی طبقات مختلف و صاحبان ایدههای مختلف را جلب کند
که متظاهر و دروغگو باشد و با هر کسی مطابق میلش بگوید و بنمایاند . اما
اگر انسان یک رو باشد و مسلکی ، قهرا یک عدهای با او دوست میشوند و
یک عدهای نیز دشمن . عدهای که با او در یک را هند به سوی او کشیده
میشوند و گروهی که در راهی مخالف آن راه میروند او را طرد میکنند و با
او میستیزند .
بعضی از مسیحیان که خود را و کیش خود را مبشر محبت معرفی میکنند ،
ادعای آنها اینست که انسان کامل فقط محبت دارد و بس ، پس فقط جاذبه
دارد و بس ، و شاید برخی هندوها نیز
نام کتاب : جاذبه و دافعه علی نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 23