نام کتاب : جاذبه و دافعه علی نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 22
از نظر رذیلت ، حیوانی است غذائی میخورد و خوابی میرود و در میان مردم
میگردد همچون گوسفندی که نه دوست کسی است و نه دشمن کسی ، و اگر هم به
او رسیدگی کنند و آب و علفش دهند برای این است که در موقع از گوشتش
استفاده کنند . او نه موج موافق ایجاد میکند و نه موج مخالف . اینها یک
دسته هستند : موجودات بیارزش و انسانهای پوچ و تهی ، زیر انسان نیاز
دارد که دوست بدارد و او را دوست بدارند و هم میتوانیم بگوئیم نیاز
دارد که دشمن بدارد و او را دشمن بدارند .
2 - مردمی که جاذبه دارند اما دافعه ندارند ، با همه میجوشند و گرم
میگیرند و همه مردم از همه طبقات را مرید خود میکنند ، در زندگی همه کس
آنها را دوست دارد و کسی منکر آنان نیست ، وقتی هم که بمیرند مسلمان با
زمزمشان میشوید و هندو بدن آنها را میسوزاند .
چنان با نیک و بد خوکن که بعد از مردنت عرفی مسلمانت به زمزم شوید
و هندو بسوزاند
بنا به دستور این شاعر ، در جامعهای که نیمی از آن مسلمان است و به
جنازه مرده احترام میکند و آن را غسل میدهد و گاهی برای احترام بیشتر با
آب مقدس زمزم غسل میدهند ، و نیمی هندو که مرده را میسوزانند و
خاکسترش را بر باد میدهند ، در چنین جامعهای آنچنان زندگی کن که مسلمان
تو را از خود بداند و بخواهد ترا پس از مرگ با آب زمزم و هندو نیز تو
را از خویش بداند و
نام کتاب : جاذبه و دافعه علی نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 22