نام کتاب : تکامل اجتماعی انسان نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 140
حکمت عبارتست از گردیدن انسان یک جهان علمی و یک جهان عقلانی مطابق با
جهان عینی . مثلا در جهان عینی ، واجب الوجود ، نظام کلی عوامل مجردات و
متوسط و مادی هست ، آنجا هم باشد و انسان بداند . پس انسان کامل از نظر
آنها یعنی انسانی که حکمت را دریافته است .
در مصداق حکمت ممکن است احتیاج به بحث باشد ولی در اصل حکمت نیازی
به بحث نیست . قرآن هم میفرماید : « یؤتی الحکمه من یشاء و من یؤت
الحکمه فقد اوتی خیرا کثیرا »" [1] .
از نظر حکما کمال انسان یکی در حکمت است و دیگری در عدالت . و
مقصودشان از عدالت ، عدالت اخلاقی است . ( عدالت اجتماعی تابع عدالت
اخلاقی است ) یعنی در میان قوا و غرائز انسان تعادل و توازن برقرار باشد
و این قوا و غرائز تحت حکومت قوه عاقله باشد . به عبارت دیگر : مسلط و
مسیطر بودن عقل بر جمیع قوای شهوانی و غضبی و وهمی و به اصطلاح امروز بر
جمیع غرائز و تمایلات به طوری که عقل حظ و سهم هر قوهای را به آن قوه
بدهد بدون افراط و تفریط ، بدون اینکه حق قوهای ر ا ضایع کند و یا به آن
بیش از حقش بدهد . حکما معتقدند که انسان دارای دو جنبه است : جنبه یدالفوقی و جنبه
یدالبدنی ، از جنبه یدالفوقی ، کمال انسان در حکمت است و از جنبه
یدالبدنی ، کمال انسان در عدالت است . اولی را کمال عقل نظری و دومی را
کمال عقل عملی میگویند .
پس انسان کامل از نظر حکما ، انسانی است که عقلش در مسائل
[1] سوره بقره آیه 269 ( فیض حکمت را بهر که خواهد دهد و هر که حکمت
یافت خوبی فراوان یافت ) .
نام کتاب : تکامل اجتماعی انسان نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 140