نام کتاب : تعلیم و تربیت در اسلام نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 252
همین است ، در حالی که از نظر مسیحیت ، تجرد ، مقدس است و تأهل پلیدی
، و کسانی اجازه میگیرند متأهل شوند که تاب تجرد را ندارند ، یعنی اگر
مجرد بمانند فاسد میشوند ، و بنابراین از باب دفع افسد به فاسد میگویند
باید ازدواج کرد . لذا پاپ از میان مجردها انتخاب میشود که در تمام عمر
این آلودگی را پیدا نکرده است . در اسلام برخلاف مسیحیت است :
« من اخلاق الانبیاء حب النساء » [1] .
پس ازدواج اولین مرحله خروج از خود طبیعی فردی و توسعه پیدا کردن
شخصیت انسان است . بعد از ازدواج ، وقتی میخواهیم کار کنیم ، برای من
تنها نیست ، آن " من " تبدیل به " ما " میشود به طوری که انسان
آنقدر به سرنوشت خانواده علاقمند است که به سرنوشت شخص خودش ، و رنج
میبرد تا آنها در آسایش باشند . این یک درجه از " خود " است . ولی
آیا این کافی است که " خود " انسان تا این مقدار توسعه پیدا کند ؟ شک
ندارد که نه . این نسبت به خود فردی طبیعی درجهای از کمال است ، اما
اگر به همین جا محدود شود ، یعنی این " خود " از من فردی توسعه پیدا
کند و من به علاوه همسر و بچهها شود و غیر آن نفی گردد ، کافی نیست .
من قبیلهای
ممکن است " خود " یک نفر از این هم بیشتر توسعه پیدا کند ، مثلا
شامل فامیل بشود ، یعنی خود فردی از خود خانوادگی هم تجاوز کند و به
فامیل و قبیله کشیده شود ، همان که در قبایل بدوی و
[1] کافی . 320 / 5
نام کتاب : تعلیم و تربیت در اسلام نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 252